گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد هفتم
4 / 16 مفاسد فرهنگی و اقتصادی



المعجم الکبیر به نقل از یحیی بن جَعده بن هُبَیره ، در باره ابن مسعود :پیامبر صلی الله علیه و آله چون به مدینه آمد ، خانه ها را تقسیم کرد (1) و ابن مسعود [که فقیر و ضعیف بود] ، از جمله کسانی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله به او سهمی بخشید . یاران ایشان گفتند : ای پیامبر خدا ! او را از ما دور کن . فرمود : «پس خداوند برای چه مرا به پیامبری برانگیخت؟ خداوند عز و جل امّتی را که حقّ ضعیف خود را ندهند ، به خوش بختی نمی رسانَد» .

امام صادق علیه السلام :هیچ امّتی که حقّ ناتوان آن از نیرومندش ، بدون ترس و لرز ، ستانده نشد ، خوش بخت نمی شود .

امام صادق علیه السلام :خداوند ، هیچ امّتی را عذاب نکرد ، مگر آن گاه که به حقوق برادران فقیر خود ، بی اعتنایی کردند .

4 / 16مفاسد فرهنگی و اقتصادیقرآن«در حقیقت، خداوند ، حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند» .

.

1- .. یعنی مهاجران را با رضایت انصار ، در خانه های آنان ، سکونت داد (نیل الأوطار : ج 6 ص 56) .

ص: 110

الحدیثالإمام الباقر علیه السلام لَمّا سُئِلَ عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَلَا تُفْسِدُواْ فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا» (1) :إنَّ الأَرضَ کانَت فاسِدَهً فَأَصلَحَهَا اللّهُ عز و جلبِنَبِیِّه صلی الله علیه و آله ، فَقالَ: «وَلَا تُفْسِدُواْ فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا» . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی أخافُ عَلَیکُم ثَلاثاً وهُنَّ کائِناتٌ : زَلَّهُ (3) عالِمٍ، وجِدالُ مُنافِقٍ بِالقُرآنِ، ودُنیا تُفتَحُ عَلَیکُم . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما أتَخَوَّفُ عَلی اُمَّتی مِن بَعدی ثَلاثَ خِصالٍ : أن یَتَأَوَّلُوا القُرآنَ عَلی غَیرِ تَأویلِهِ، أو یَتَّبِعوا زَلَّهَ العالِمِ ، أو یَظهَرَ فیهِمُ المالُ حَتّی یَطغَوا ویَبطَروا ! وَ سَاُ نَبِّئُکُمُ المَخرَجَ مِن ذلِکَ : أمَّا القُرآنُ فَاعمَلوا بِحُکمِهِ وآمِنوا بِمُتشابِهِهِ، وأمَّا العالِمُ فَانتَظِروا فَیأَتَهُ (5) ولا تَتَّبِعوا زَلَّتَهُ ، وأَمَّا المالُ فَإِنَّ المَخرَجَ مِنهُ شُکرُ النِّعمَهِ وأَداءُ حَقِّهِ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :أکثَرُ ما أَتَخَوَّفُ عَلی اُمَّتی مِن بَعدی رَجُلٌ یَتَأَوَّلُ القُرآنَ یَضَعُهُ عَلی غَیرِ مَواضِعِهِ، ورَجُلٌ یَری أنَّهُ أحَقُّ بِهذَا الأَمرِ مِن غَیرِهِ . (7)

عنه صلی الله علیه و آله :إنّی أخافُ عَلَیکُمُ استِخفافاً بِالدّینِ ، وبَیعَ الحُکمِ ، وقَطیعَهَ الرَّحِمِ ، وأَن تَتَّخِذُوا القُرآنَ مَزامیرَ ، وتُقَدِّموا أحَدَکُم ولَیسَ بِأَفضَلِکُم فِی الدّینِ . (8)

.

1- .الأعراف : 56.
2- .الکافی : ج 8 ص 58 ح 20 عن میسر ، بحار الأنوار : ج 28 ص 250 ح 32.
3- .الزَّلَلُ : الخطأُ والذنب (النهایه : ج 2 ص 310 «زلل») .
4- .المعجم الأوسط: ج 6 ص 342 ح 6575 ، المعجم الصغیر : ج 2 ص 85 ، المعجم الکبیر : ج 20 ص 139ح 282 ولیس فیه «وهنّ کائنات» ، تاریخ بغداد : ج 2 ص 129 الرقم 521 ولیس فیه «بالقرآن» وکلّهاعن معاذ بن جبل ، کنز العمّال : ج 16 ص 48 ح 43879 .
5- .الفَیءُ : الرجوع (النهایه : ج 3 ص 482 «فیأ») .
6- .الخصال : ص 164 ح 216 عن محمّد بن کعب ، بحارالأنوار : ج 2 ص 42 ح 8 .
7- .المعجم الأوسط: ج 2 ص 242 ح 1865 عن عمر بن الخطّاب ، کنز العمّال : ج 10 ص 187 ح 28978 ؛منیه المرید : ص 369 ولیس فیه ذیله من «ورجل یری أنّه» .
8- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 42 ح 140 ، صحیفه الإمام الرضا علیه السلام : ص 248 ح 162 وفیه «منع» بدل «بیع»وکلاهما عن أحمد بن عامر الطائی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 22 ص 452 ح 8 .

ص: 111

حدیثامام باقر علیه السلام در پاسخ پرسش از این سخن خداوند عز و جل : «و در زمین ، پس از اصلاح آن ، فساد مکنید» :زمین [و جامعه] تباه بود و خداوند عز و جلآن را به واسطه پیامبرش اصلاح کرد . پس فرمود : «و در زمین ، پس از اصلاح آن ، فساد مکنید» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من از سه چیز بر شما می ترسم و این سه چیز ، تحقّق خواهند یافت : لغزش عالم ، ستیزه کردن منافق به وسیله قرآن ، و دنیایی که به روی شما گشوده می شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من برای امّتم بعد از خود ، از سه چیز بیمناکم : این که قرآن را برخلاف مقصود آن ، تفسیر کنند ، یا از لغزش عالم پیروی کنند ، یا به چنان مال و ثروتی برسند که دچار سرکشی و سرمستی شوند . راه خارج شدن از این سه گرفتاری را هم به شما می گویم . امّا قرآن : به محکمات آن عمل کنید و به متشابهاتش ایمان آورید . امّا عالم : منتظر بازگشتش [از لغزش و باز آمدن به مسیر درست ]بمانید و از لغزش او پیروی نکنید . امّا مال : برون شدن از آن ، به گزاردن شکر نعمت است و پرداخت حقّش .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشترین ترس من برای امّتم پس از من ، یکی مردی است که قرآن را نابه جا تفسیر کند و دیگر ، مردی که خود را به این کار (تفسیر قرآن) ، (1) سزاوارتر از دیگری بداند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترس من برای شما ، از این است که دین را سبُک بشمارید ، حُکم را [با رشوه گرفتن] بفروشید ، پیوندهای خویشی را ببُرید ، با قرآنْ چونان مَزامیر (سرودهای مذهبی) رفتار کنید وآن کسِ خود را که برترینِ شما در دینداری نیست ، پیشوای (پیشاپیش) خود قرار دهید .

.

1- .. واژه «أمر» (در متن عربی حدیث) را می توان به معنای «کار» و یا به معنای «امارت» و «پیشوایی امّت» گرفت .

ص: 112

عنه صلی الله علیه و آله :إنّی أخافُ عَلی اُمَّتِی اثنَتَینِ : القُرآنَ وَالَّلبَنَ (1) ؛ أمَّا اللَّبَنُ ، فَیَبتَغونَ الرّیفَ ویَتَّبِعونَ الشَّهَواتِ ویَترُکونَ الصَّلَواتِ ، وأَمَّا القُرآنُ ، فَیَتَعَلَّمُهُ المُنافِقونَ فَیُجادِلونَ بِهِ المُؤمِنینَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أخوَفُ ما أخافُ عَلی اُمَّتی زَلّاتُ العُلَماءِ ، ومَیلُ الحُکَماءِ ، وسُوءُ التَّأویلِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :أشَدُّ ما یُتَخَوَّفُ عَلی اُمَّتی ثَلاثَهٌ : زَلَّهُ عالِمٍ ، أو جِدالُ مُنافِقٍ بِالقُرآنِ ، أو دُنیا تَقطَعُ رِقابَکُم ، فَاتَّهِموها عَلی أنفُسِکُم . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن سَلِمَ مِن اُمَّتی مِن أربَعِ خِصالٍ فَلَهُ الجَنَّهُ : مِنَ الدُّخولِ فِی الدُّنیا ، وَاتِّباعِ الهَوی ، وشَهوَهِ البَطنِ ، وشَهوَهِ الفَرجِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :أَیَّتُهَا الاُمَّهُ ، إنّی لا أخافُ عَلَیکُم فیما لا تَعلَمونَ ، ولکِنِ انظُروا کَیفَ تَعمَلونَ فیما تَعلَمونَ . (6)

.

1- .قال ابن الأثیر : ومنه الحدیث : «سیهلک من اُمّتی ... أهل اللبن» ... قال الحربی : أظنُّهُ أراد : یتباعدون عن الأمصار ، وعن صلاه الجماعه ، ویطلبون مواضع اللَّبن فی المراعی والبوادی (النهایه : ج 4 ص 228«لبن») .
2- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 142 ح 17426 ، المعجم الکبیر : ج 17 ص 296 ح 817 و 816 کلاهما نحوه ،تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 240 کلّها عن عقبه بن عامر ، کنز العمّال : ج 10 ص 215 ح 29137 .
3- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 227 .
4- .الخصال : ص 163 ح 214 عن ابن عمر ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 217 نحوه ، بحارالأنوار : ج 2 ص 49 ح12 .
5- .الخصال : ص 223 ح 54 عن الحسین بن زید بن علیّ عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 71 ص 271ح 14.
6- .حلیه الأولیاء : ج 8 ص 132 الرقم 405 ، اقتضاء العلم العمل : ص 40 ح 49 کلاهما عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج10 ص 191 ح 29003 .

ص: 113

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من بر امّتم از دو چیز می ترسم : قرآن و شیر. (1) امّا شیر ، چون [به خاطر آن] در جستجوی روستاها و مزارع بر می آیند و از هوس ها ، پیروی می کنند و نمازها را فرو می گذارند ؛ و امّا قرآن ، چون منافقان ، آن را فرا می گیرند و به وسیله آن با مؤمنان ، ستیزه می کنند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشترین ترس من برای امّتم از لغزش های عالمان ، جانبداری داوران و تفسیرهای نادرست [از قرآن] است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم ، سه چیز است : لغزش عالم ، یا مجادله کردن منافق به وسیله قرآن ، یا دنیایی که گردن های شما را قطع می کند . پس ، از دنیا بر خود بترسید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس از افراد امّتم از چهار چیز در امان بمانَد ، بهشت ، از آنِ اوست : از آلودگی به دنیا ، پیروی هوس ، شکم پرستی ، و شیفتگی جنسی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای امّت! من برای شما در آنچه نمی دانید ، نمی ترسم ؛ بلکه بنگرید که به آنچه می دانید ، چگونه عمل می کنید .

.

1- .. ابن اثیر می گوید : «از همین باب است حدیث به زودی ، اهل لَبَن از امّت من ، هلاک خواهد شد» . حربی می گوید : «به گمانم مراد ایشان ، این است که : از شهرها و از نماز جماعت ، فاصله خواهند گرفت و به جایگاه های [تولید] شیر در چراگاه ها و بادیه ها می روند» . خلاصه ، منظور ، این است که مسلمانان ، دوباره به بادیه ها و روستاها باز خواهند گشت و مَدنیّت خویش را از دست خواهند داد .

ص: 114

عنه صلی الله علیه و آله :أکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتِیَ النَّارَ الأَجوَفانِ : البَطنُ وَالفَرجُ . (1)

مستدرک الوسائل عن أنس :دَخلتُ عَلَی النَّبِیِ صلی الله علیه و آله وهُوَ نائِمٌ عَلی حَصیرٍ قَد أثَّرَ فی جَنبِهِ ، قالَ : أمَعَکَ أحَدٌ غَیرُکَ ؟ قُلتُ : لا . قالَ : اِعلَم أنَّهُ قَدِ اقتَرَبَ أجَلی ، وطالَ شَوقی إلی لِقاءِ رَبّی وإلی لِقاءِ إخوانِیَ الأَنبیاءِ قَبلی . ثُمَّ قالَ : لَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ المَوتِ ، ولَیسَ لِلمُؤمِنِ راحَهٌ دونَ لِقاءِ اللّهِ ، ثُمَّ بَکی . قُلتُ : لِمَ تَبکی ؟ قالَ : وکَیفَ لا أبکی وأنَا أعلَمُ ما یَنزِلُ بِاُمَّتی مِن بَعدی ! قُلتُ : وما یَنزِلُ مِن بَعدِکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟! قالَ : الأَهواءُ المُختَلِفَهُ ، وقَطیعَهُ الرَّحِمِ ، وحُبُّ المالِ وَالشَّرَفِ ، وإظهارُ البِدعَهِ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ أخافُهُنَّ عَلی اُمَّتی مِن بَعدی : الضَّلالَهُ بَعدَ المَعرِفَهِ ، ومُضِلّاتُ الفِتَنِ ، وشَهوَهُ البَطنِ وَالفَرجِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :أخوَفُ ما أخافُ عَلی اُمَّتی ثَلاثٌ : ضَلالَهُ الأَهواءِ ، وَاتِّباعُ الشَّهَواتِ فِی البَطنِ وَالفَرجِ (4) ، وَالعُجبُ . (5)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 79 ح 5 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، الجعفریّات : ص 150 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الاختصاص : ص 228 نحوه ، بحارالأنوار : ج 71 ص 269 ح 5 .
2- .مستدرک الوسائل : ج 12 ص 64 ح 13519 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب .
3- .الکافی : ج 2 ص 79 ح 6 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 407 ح5881 عن إسماعیل بن مسلم ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 29 ح 28 ، الأمالی للمفید : ص 111 ح 1 ،الأمالی للطوسی : ص 157 ح 263 والثلاثه الأخیره عن داود بن سلیمان عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحارالأنوار : ج 71 ص 269 ح 5 .
4- .فی المصدر : «والفجر»، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخری .
5- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 441 ، الإصابه : ج 1 ص 251 الرقم 229 ولیس فیه ذیله من «فی البطون» وکلاهما عن أفلح ، کنز العمّال : ج 10 ص 185 ح 28967 وراجع : مسند ابن حنبل : ج 7 ص181 ح 19793 و 19794 کلّها نحوه .

ص: 115

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشترین چیزهایی که امّتم به واسطه آنها به دوزخ می روند ، دو میان تهی است : شکم و فَرْج .

مستدرک الوسائل به نقل از اَ نَس :بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدم . دیدم بر بوریایی خوابیده و آن بوریا بر پهلوی ایشان ، رد انداخته است . فرمود : «کس دیگری هم با تو هست؟» . گفتم : خیر . فرمود : «بدان که اَ جَلم نزدیک شده و اشتیاق من به دیدار پروردگارم و به دیدار برادرانم و پیامبران پیش از خود ، شدّت یافته است» . سپس فرمود : «هیچ چیز در نزد من ، محبوب تر از مرگ نیست و مؤمن را بدون دیدار خداوند ، آسودگی نیست» و سپس گریست . گفتم : چرا گریه می کنی؟ فرمود : «چگونه گریه نکنم ، در حالی که می دانم پس از من ، چه بر سرِ امّتم خواهد آمد؟» . گفتم : ای پیامبر خدا ! پس از شما ، چه بر سرِ آنان می آید؟! فرمود : «هوس های (/ فرقه ها و گرایش های) گوناگون ، بُریدن پیوندهای خویشی ، عشق به مال و مقام، و بدعت گذاری» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که از آنها بر امّتم پس از خود می ترسم : گم راهی پس از شناخت ، فتنه های گم راه کننده ، و هَوَسرانی در خوراک و میل جنسی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترسناک ترین چیزی که از آنها بر امّتم می ترسم ، سه چیز است : هوس های (گرایش های) انحرافی ، پیروی از خواسته های شکم و فَرْج ، و خودپسندی .

.


ص: 116

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتی مِن بَعدی هذِهِ المَکاسِبُ الحَرامُ ، وَالشَّهوَهُ الخَفِیَّهُ ، وَالرِّبا . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :أخوَفُ ما أخافُ عَلی اُمَّتی ثَلاثٌ مُهلِکاتٌ : شُحٌّ (2) مُطاعٌ ، وَهَویً (3) مُتَّبَعٌ ، وإعجابُ کُلِّ ذی رَأیٍ بِرَأیِهِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما أخافُ عَلی اُمَّتی ثَلاثاً : شُحّاً مُطاعا ، وهَویً مُتَّبَعا ، وإماما ضالّاً (5) . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتِیَ الهَوی وطولُ الأَمَلِ ؛ أمَّا الهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنْ الحَقِّ ، وأَمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَهَ . (7)

.

1- .الکافی : ج 5 ص 124 ح 1 عن الإمام الصادق علیه السلام ، النوادر للراوندی : ص 130 ح 160 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 73 ص 158 ح 3 .
2- .الشُّحُّ : أشدّ البخل (النهایه : ج 2 ص 448 «شحح») .
3- .الهَوی : هَوَی النّفْس (الصحاح : ج 6 ص 2537 «هوی») .
4- .حلیه الأولیاء : ج 2 ص 160 الرقم 170 ، المعجم الأوسط : ج 5 ص 328 ح 5452 ، مسند الشهاب : ج 1 ص 215 ح325 کلّها عن أنس ، کنز العمّال : ج 16 ص 45 ح 43863 ؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 361 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المجازات النبویّه : ص 196 ح 153 نحوه ولیس فیها صدره ، بحارالأنوار :ج 72 ص 314 ح 13 .
5- .فی المصدر : «ضلالاً» ، والتصویب من بحارالأنوار والمصادر الاُخری .
6- .تحف العقول : ص 58 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 161 ح 178 ؛ اُسد الغابه : ج 4 ص 220 الرقم 3946 ، تاریخ دمشق : ج 46 ص 51 ح 9970 عن أبی الأعور ، الفردوس : ج 4 ص 57 ح 6179 عن عمر بن سفیان وفی الثلاثه الأخیره «ضالّاً» بدل «ضلالاً» ، کنز العمّال : ج 16 ص 46 ح 43868 .
7- .الخصال : ص 51 ح 62 و ص 52 ح 62 کلاهما عن جابر ، الکافی : ج 8 ص 58 ح 21 عن سلیم بن قیس الهلالی عن الإمام علیّ علیه السلام و ج 2 ص 335 ح 3 ، الأمالی للمفید : ص 207 ح 41 کلاهما عن یحیی بن عقیل عن الإمام علیّ علیه السلام ، نهج البلاغه : الخطبه 42 ، خصائص الأئمّه : ص 96 عن الإمام علیّ علیه السلام وکلّهانحوه ، بحار الأنوار : ج 70 ص 75 ح 3 ؛ شعب الإیمان : ج 7 ص 370 ح 10616 عن جابر بن عبداللّه ، کنز العمّال : ج 16 ص 22 ح 43765 .

ص: 117

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترسناک ترین چیزی که از آن بر امّتم ، پس از خود می ترسم ، این درآمدهای حرام است و شهوت نهفته و ربا .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترسناک ترین چیزی که از آنها بر امّتم می ترسم ، سه چیز مُهلک است : فرمانبَری از بخل ، هوسِ پیروی شده ، و شیفتگی هر صاحب رأیی به رأی خویش .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من در حقیقت ، از سه چیز برای امّت خود بیمناکم : فرمانبَری از بخل ، پیروی از هوس ، و پیشوای گم راه .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوفناک ترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم ، هوس و آرزوی دراز است ؛ زیرا هوس ، از حق ، باز می دارد و آرزوی دراز ، آخرت را از یاد می بَرَد .

.


ص: 118

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أشَدَّ ما أتَخَوَّفُ عَلَیکُم خَصلَتانِ : أمّا إحداهُما (1) فَاتِّباعُ الهَوی ، وأَمَّا الاُخری فَطولُ الأَمَلِ . فَأَمَّا اتِّباعُ الهَوی ، فَإِنَّهُ یَعدِلُ عَنِ الحَقِّ ، ومَن عَدَلَ عَنِ الحَقِّ فَهُوَ صاحِبُ هَویً . وأَمّا طولُ الأَمَلِ فَإِنَّهُ حُبُّ الدُّنیا . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أخشی ما خَشیتُ عَلی اُمَّتی کِبَرُ البَطنِ ، ومُداوَمَهُ النَّومِ ، وَالکَسَلُ ، وضَعفُ الیَقینِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتِیَ النِّساءُ وَالخَمرُ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتی عَمَلُ قَومِ لوطٍ ، فَلتَرتَقِب اُمَّتِیَ العَذابَ إذا تَکافَی الرِّجالُ بِالرِّجالِ ، وَالنِّساءُ بِالنِّساءِ . (5)

.

1- .فی المصدر : «أحدهما»، والصواب ما أثبتناه .
2- .الأمالی للشجری : ج 2 ص 161 عن أبی حفص عن الإمام علیّ علیه السلام ، مسکّن الفؤاد : ص 26 عن الإمام علیّ علیه السلام ؛ کنز العمّال : ج 16 ص 137 ح 44167 .
3- .الجامع الصغیر : ج 1 ص 49 ح 295 ، کنز العمّال : ج 3 ص 460 ح 7434 کلاهما عن الدارقطنی فی الأفراد عن جابر .
4- .تاریخ بغداد : ج 14 ص 79 الرقم 7432 عن هبیره بن یریم عن الإمام علیّ علیه السلام ، الفردوس : ج 4 ص 94 ح6293 عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه ، کنز العمّال : ج 16 ص 286 ح 44502 .
5- .مستدرک الوسائل : ج 14 ص 347 ح 16912 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب ؛ سنن الترمذی : ج4 ص 58 ح 1457 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 856 ح 2563 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 185 ح 15095 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 397 ح 8057 کلّها عن جابر ولیس فیها ذیله من«فلترتقب» ، کنز العمّال : ج 5 ص 338 ح 13119 .

ص: 119

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین چیزی که از آن بر شما می ترسم ، دو ویژگی است : یکی دنباله رویِ هوس ، و دیگری آرزوی دراز . دنباله رویِ هوس ، از حق ، منحرف می گردانَد و هر که از حقْ منحرف شود ، در واقع ، پیرو هوس است . و آرزوی دراز هم دنیادوستی است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشترین ترس من برای امّتم ، شکم بارگی و پُرخوابی و تنبلی و ضعف یقین است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوفناک ترین چیزهایی که از آنها بر امّتم می ترسم ، زن و شراب است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوفناک ترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم ، عمل قوم لوط است . پس هر گاه مردان به مردان و زنان به زنان روی آوردند ، امّت من باید منتظر عذاب باشد .

.


ص: 120

عنه صلی الله علیه و آله :هَلاکُ اُمَّتی فی ثَلاثٍ : فِی العَصَبِیَّهِ ، وَالقَدرِیَّهِ (1) ، وَالرِّوایَهِ مِن (2) غَیرِ ثَبتٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ لَم تَسلَم مِنها هذِهِ الاُمَّهُ : الحَسَدُ ، وَالظَنُّ ، وَالطِّیَرَهُ (4) . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا فَعَلَت اُمَّتی خَمسَ عَشرَهَ خَصلَهً حَلَّ بِهَا البَلاءُ . فَقیلَ : وما هُنَّ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : إذا کانَ المَغنَمُ دُوَلاً (6) ، وَالأَمانَهُ مَغنَماً ، وَالزَّکاهُ مَغرَماً ، وأطاعَ الرَّجُلُ زَوجَتَهُ وعَقَّ اُمَّهُ ، وبَرَّ صَدیقَهُ وجَفا أباهُ ، وَارتَفَعَتِ الأَصواتُ فِی المَساجِدِ ، وکانَ زَعیمُ القَومِ أرذَلَهُم ، واُکرِمَ الرَّجُلُ مَخافَهَ شَرِّهِ ، وشُرِبَتِ الخُمورُ ، ولُبِسَ الحَریرُ ، وَاتُّخِذَتِ القَیناتُ (7) وَالمَعازِفُ (8) ، ولَعَنَ آخِرُ هذِهِ الاُمَّهِ أوَّلَها ، فَلیَرتَقِبوا عِندَ ذلِکَ ریحاً حَمراءَ ، أو خَسفا ومَسخا . (9)

.

1- .القَدَرِیَّه : هم الذین یقولون إنّ الخیر والشرّ بأیدینا ویقولون إنّه لا قَدَر، ویزعمون أنّهم قادرون علی الهدی والضلاله وذلک إلیهم إن شاؤوا اهتدوا وإن شاؤوا ضلّوا (راجع : موسوعه العقائد الإسلامیه : ج 6 ص 302 (عدل اللّه عز و جل / القسم الثانی / الفصل الثامن : دور القضاء والقدر فی أفعال الإنسان / معنی القدریّه) .
2- .فی المصدر : «فی» ، والتصویب من المصادر الاُخری .
3- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 74 ح 11142 ، السنّه لابن أبی عاصم : ص 143 ح 326 و ص 448 ح 950 کلّها عن ابن عبّاس ، المعجم الأوسط : ج 4 ص 39 ح 3555 عن أبی قتاده، کنز العمّال : ج 16 ص 64 ح43952 .
4- .الطِّیَرَهُ : هی التشاؤمُ بالشیء (النهایه : ج 3 ص 152 «طیر») .
5- .کنز العمّال : ج 16 ص 27 ح 43789 نقلاً عن کتاب رسته فی الإیمان .
6- .دُوَل: جمع دُوله بالضمّ وهو ما یُتداول من المال، فیکون لقوم دون قوم (النهایه: ج2 ص140«دول»).
7- .القَیْنَهُ : الأَمَهُ المُغَنِّیَهُ ، تکون من التَّزَیُّن لأنَّها کانت تزَیَّنُ (لسان العرب : ج 13 ص 351 «قین») . ویُجمَع علی القِیناتِ والقِیانِ .
8- .المعازف : هی الدُّفوف وغیرها ممّا یُضربُ به (النهایه : ج 3 ص 230 «عزف») .
9- .سنن الترمذی : ج 4 ص 494 ح 2210 عن محمّد بن عمر بن علیّ ، المعجم الأوسط : ج 1 ص 150 ح469 ، تاریخ بغداد : ج 3 ص 158 الرقم 1196 کلاهما عن محمّد بن علیّ ، کنز العمّال : ج 11 ص 122 ح30866 ؛ الخصال : ص 500 ح 1 عن محمّد بن الحنفیّه ، الأمالی للطوسی : ص 516 ح 1128 عن محمّد بن علیّ عن أبیه عن جدّه وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 6 ص 304 ح 4 .

ص: 121

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نابودی امّت من ، در سه چیز است : در عَصَبیّت [قبیله ای و نژادی ]و قَدَریگری ، (1) و روایت کردن از فرد غیر موثّق.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که این امّت از آنها سالم نمانده است : حسادت ، گمان ، و بدبینی.

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هر گاه امّتم پانزده کار انجم دهند ، بلا بر آنان فرود می آید» . گفته شد : آنها کدام اند ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «هر گاه غنایم ، تیولِ گروهی خاص گردد ؛ امانت ، غنیمت تلقّی شود ؛ زکات [دادن] ، زیان شمرده شود ؛ مرد از زنش فرمانبَری و از مادرش نافرمانی کند ؛ به دوستش نیکی و با پدرش بدرفتاری کند ؛ صداها در مسجدها بلند شود ؛ پیشوای مردم ، پست ترینِ آنان باشد ؛ به مرد از بیمِ گزند او احترام بگذارند ؛ شراب نوشیده شود ؛ ابریشم بپوشند ؛ کنیزکان خُنیاگر و سازها رواج یابند ؛ و آخر این امّت ، اوّل آن را لعنت کند . در این هنگام ، باید منتظر باد سرخ یا فرو شدن در کام زمین یا مسخ شدن باشند» .

.

1- .. کسانی که معتقدند خیر و شر در دست خودِ ماست و می گویند تقدیری در میان نیست و بر این باورند که قادر به هدایت و ضلالت اند و این امر ، در اختیار انسان است و اگر بخواهند ، به راه راست می روند و اگر بخواهند ، در گم راهی قدم می گذارند . ر . ک : دانش نامه عقاید اسلامی : ج 9 ص 47 (عدالت خداوند / بخش دوم / فصل هشتم : نقش قضا و قدر در افعال انسان / مراد از قدریّه) .

ص: 122

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا استَحَلَّت اُمَّتی سِتّاً فَعَلَیهِمُ الدَّمارُ : إذا ظَهَرَ فیهِمُ التَّلاعُنُ ، وشَرِبُوا الخُمورَ ، ولَبِسوا الحَریرَ ، وَاتَّخَذوا القِیانَ ، وَاکتَفَی الرِّجالُ بِالرِّجالِ ، وَالنِّساءُ بِالنِّساءِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا ظَهَرَ فی اُمَّتی عَشرُ خِصالٍ ابتَلاهُمُ اللّهُ بِعَشَرَهٍ : إذا مَنَعُوا الزَّکاهَ ماتَتِ المَواشی ، وإذا مَنَعُوا الصَّدَقاتِ کَثُرَتِ الأَمراضُ ، وإذا أکَلُوا الرِّبا کَثُرَتِ الزَّلّاتُ ، وإذا جارَتِ السَّلاطینُ ابتَلاهُمُ اللّهُ بِالعَدُوِّ ، وإذا حَکَموا بِغَیرِ عَدلٍ ارتَفَعَتِ البَرَکاتُ ، وإذا تَعَدَّوا عَن حُدودِ اللّهِ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِمُ القَتلَ ، وإذا بَخَسُوا (2) المیزانَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِمُ النَّقصَ (3) . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ هذِهِ الاُمَّهُ بِخَیرٍ تَحتَ یَدِ اللّهِ وفی کَفِّهِ ، ما لَم یُمالِئ (5) قُرّاؤُها اُمَراءَها ، ولَم یُزَکِّ صُلَحاؤُها فُجّارَها ، ولَم یُمالِئ أخیارُها أشرارَها . فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ ، رَفَعَ اللّهُ تَعالی یَدَهُ عَنهُم ، ثُمَّ سَلَّطَ عَلَیهِم جَبابِرَتَهُم فَساموهُم سوءَالعَذابِ ، وضَرَبَهُم بِالفاقَهِ وَالفَقرِ ، ومَلأَ قُلوبَهُم رُعباً . (6)

الإمام علیّ علیه السلام :لا یَزالُ عَدلُ اللّهِ مَبسوطاً عَلی هذِهِ الاُمَّهِ ما لَم یَمِل قُرّاؤُهُم إلی اُمَرائِهِم ، وما لَم یَزَل أبرارُهُم یَنهی فُجّارَهُم ، فَإِن لَم یَفعَلوا ثُمَّ استَنفَروا (7) فَقالوا : لا إلهَ إلَا اللّهُ ، قالَ اللّهُ فی عَرشِهِ : کَذِبتُم ، لَستُم بِها صادِقینَ . (8)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 2 ص 18 ح 1086 ، شعب الإیمان : ج 4 ص 377 ح 5469 و 5467 ، مسند الشامیّین : ج1 ص 298 ح 519 ، حلیه الأولیاء : ج 6 ص 123 الرقم 359 کلّها عن أنس وفیها «خمسا» بدل «ستّا» ، کنز العمّال : ج 16 ص 81 ح 44013 .
2- .بَخَسَهُ : إذا أنقصه (الصحاح : ج 3 ص 907 «بخس») .
3- .کذا فی الأصل ، وهی سبعه أشیاء! (هامش المصدر) .
4- .معدن الجواهر : ص 72 .
5- .تَما لَؤوا علیه : أی تساعدوا واجتمعوا وتعاونوا (راجع : النهایه : ج 4 ص 353 «ملأ») .
6- .أعلام الدین : ص 281 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 84 و ج 2 ص 232 ولیس فیه «بخیر تحت ید اللّه وفیکفّه» ، إرشاد القلوب : ص 68 ، بحارالأنوار : ج 75 ص 381 ح 47 ؛ الزهد لابن المبارک : ص 282 ح821 کلّها نحوه .
7- .الاِستنفارُ : الاِستنجاد والاِستنصار (النهایه : ج 5 ص 92 «نفر») .
8- .الغیبه للنعمانی : ص 249 ح 3 عن الأصبغ بن نباته ، بحار الأنوار : ج 52 ص 228 ح 92 .

ص: 123

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه امّتم شش چیز را روا بشمارند ، نابود می شوند : هر گاه لعن کردن یکدیگر در میانشان رواج یابد ، شراب بنوشند ، ابریشم بپوشند ، کنیزکان خُنیاگر برگیرند ، و مردان به مردان و زنان به زنان ، بسنده کنند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه در میان امّتم ده چیز (1) پدیدار گردد ، خداوند ، آنان را به ده چیز مبتلا می کند : هر گاه زکات ندهند ، دام ها می میرند هر گاه صدقه ندهند ، بیماری ها بسیار می شود . هر گاه ربا بخورند ، لغزش ها فزونی می گیرد . هر گاه پادشاهانْ ستم کنند ، خداوند عز و جل آنان را به دشمنْ گرفتار می کند . هر گاه به ناحقّ قضاوت کنند ، برکت ها می رود . هر گاه از حدود خدا تجاوز کنند ، خداوند عز و جل قتل را بر آنان چیره می گرداند . و هر گاه ترازو را کم بگذارند ، خداوند ، کاستی (/ معلولیّت) را بر آنان مسلّط می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت ، پیوسته در خیر است و دست خدا بر سرِ اوست ، تا زمانی که قاریان آن (عالمان دین) ، از امیرانش جانبداری نکنند و نیکان آن ، نابه کارانش را به نیکی نستایند و خوبان آن ، از بدانش حمایت نکنند . پس هر گاه چنین کردند ، خداوند متعال ، دستش را از سرِ آنان برمی دارد و سپس ستمگرانشان را بر آنان مسلّط می گردانَد و آن ستمگران ، آنان را سخت شکنجه می کنند و به فقر ، گرفتارشان می سازند و دل هایشان را از وحشت ، پُر می کنند .

امام علی علیه السلام :دادگری خدا ، پیوسته بر سرِ این امّت ، گسترده است ، تا زمانی که قاریان آنان (عالمان دین) ، به حاکمانشان نگرایند و تا زمانی که نیکان آنان ، گنهکارانشان را نهی کنند . اگر چنین نکنند ، سپس فریاد کمک خواهی سر دهند و بگویند : «معبودی جز خدای یگانه نیست» ، خداوند در عرش خویش می فرماید : «دروغ می گویید . شما در این سخن ، صادق نیستید» .

.

1- .. در نسخه اصل ، به همین صورت (ده چیز) آمده است ، در حالی که اینها هفت چیز هستند .

ص: 124

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا مَشَت اُمَّتی بِالمُطَیطاءِ (1) ، وخَدَمَها أبناءُ المُلوکِ ؛ أبناءُ فارِسَ وَالرّومِ ، سُلِّطَ شِرارُها عَلی خِیارِها . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا تَصامَّت اُمَّتی عَن سائِلِها ، ومَشَت بِتَبَختُرِها ، حَلَفَ رَبّی عز و جلبِعِزَّتِهِ ، فَقالَ : وعِزَّتی ، لَاُعَذِّبَنَّ بَعضَهُم بِبَعضٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :لَو لَم تَغِلَّ (4) اُمَّتی ، ما قَوِیَ عَلَیهِم عَدُوٌّ لَهُم . (5)

مسند ابن حنبل عن شدّاد بن أوس عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أتَخَوَّفُ عَلی اُمَّتِیَ الشِّرکَ وَالشَّهوَهَ الخَفِیَّهَ ، قالَ : قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أتُشرِکُ اُمَّتُکَ مِن بَعدِکَ ؟ قالَ : نَعَم ، أما إنَّهُم لا یَعبُدونَ شَمساً ولا قَمَراً ولا حَجَراً ولا وَثَناً ، وَلکِن یُراؤونَ بِأَعمالِهِم . وَالشَّهوَهُ الخَفِیَّهُ أن یُصبِحَ أحَدُهُم صائِماً ، فَتَعرِضُ لَهُ شَهوَهٌ مِن شَهَواتِهِ فَیَترُکُ صومَهُ . (6)

.

1- .فی المصدر : «بالمطیطیاء»، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخری . والمُطَیْطَاءُ : مِشیَهٌ فیها تبختر ومدّ الیدین (النهایه : ج 4 ص 340 «مطا») .
2- .سنن الترمذی : ج 4 ص 526 ح 2261 عن ابن عمر ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 112 ح 6716 ، موارد الظمآن : ص 461 ح 1864 کلاهما عن خوله بنت قیس ، المعجم الأوسط : ج 1 ص 48 ح 132 و ج 4ص 53 ح 3587 کلاهما عن أبی هریره وفیها «سلّط بعضهم علی بعض» بدل «سُلّط شرارها علی خیارها» نحوه ، کنز العمّال : ج 11 ص 123 ح 30869 ؛ معانی الأخبار : ص 301 ح 1 عن عمرو بن جمیع عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «کان بأسهم بینهم» بدل «سُلّط شرارها علی خیارها»نحوه ، بحار الأنوار : ج 18 ص 145 ح 3 .
3- .ثواب الأعمال : ص 300 ح 1 عن عاصم الکوفی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص244 ح 721 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 76 ص 303 ح 7 .
4- .الغِلُّ : الغِشّ والحِقْدُ ، وغَلَّ من المغنم : خان (الصحاح : ج 5 ص 1783 «غلل») .
5- .مسند زید : ص 357 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ؛ المعجم الأوسط : ج 8 ص 105 ح 8108 وفیه «لم یقم لهم عدوّ أبداً» بدل «ما قوی علیهم عدوّ لهم» ، کنز العمّال : ج 4 ص 386 ح 11045 نقلاً عن الدیلمی وکلاهما عن أبی ذرّ .
6- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 77 ح 17120 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1406 ح 4205 نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 366 ح 7940 ، المعجم الکبیر : ج 7 ص 284 ح 7144 ، المعجم الأوسط : ج 4ص 284 ح 4213 ، کنز العمّال : ج 3 ص 477 ح 7505 .

ص: 125

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه امّت من با تکبّر راه رفتند و شاه زادگان ایران و روم ، خدمتکارِ آنان شدند ، بَدان ایشان بر خوبانشان مسلّط می گردند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه امّت من به خواهش درخوست کننده اش گوش نداد و متکبّرانه راه رفت ، پروردگارم به عزّتش سوگند خورده و فرموده است : «به عزّتم سوگند که به تحقیق ، آنان را به واسطه یکدیگر ، عذاب می کنم !» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اگر امّت من دغلی (/ خیانت) پیشه نمی کردند ، هیچ دشمنی بر آنان چیره نمی شد .

مسند ابن حنبل به نقل از شدّاد بن اَوس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «بر امّتم از شرک و شهوت پنهانی می ترسم» . من گفتم : ای پیامبر خدا ! آیا امّتت پس از تو مشرک می شوند؟ فرمود : «آری ؛ امّا آنان ، خورشید و ماه و سنگ و بتی نمی پرستند ؛ بلکه در اعمالشان ریا می کنند . شهوت پنهانی هم این است که هر یک از آنان ، صبح خود را با روزه آغاز می کند ؛ امّا [در بین روز] با شهوتی از شهواتش رو به رو می شود و روزه اش را رها می کند» .

.


ص: 126

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما أخافُ عَلی اُمَّتی إلّا ضَعفَ الیَقینِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا مَعشرَ التُّجّارِ ، إنَّکُم قَد وُلّیتُم أمرا هَلَکَت فیهِ الاُمَمُ السّالِفَهُ ؛ المِکیالَ وَالمیزانَ. (2)

المستدرک علی الصحیحین عن أبی هریره عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَیُصیبُ اُمَّتی داءُ الاُمَمِ ، فَقالوا : یا رَسولَ اللّهِ وما داءُ الاُمَمِ ؟ قالَ : الأَشَرُ (3) ، وَالبَطَرُ (4) ، وَالتَّکاثُرُ (5) ، وَالتَّناجُشُ فِی الدُّنیا ، وَالتَّباغُضُ ، وَالتَّحاسُدُ، حَتّی یَکونَ البَغیُ . (6)

.

1- .المعجم الأوسط : ج8 ص359 ح8869، التاریخ الکبیر : ج5 ص264 الرقم853، شعب الإیمان : ج1 ص63 ح 30 ، تاریخ دمشق : ج 51 ص 180 ح 10842 کلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 3 ص 437 ح7332 .
2- .السنن الکبری : ج 6 ص 53 ح 11166 عن ابن عبّاس ، تفسیر القرطبی : ج 17 ص 155 وفیه «الموالی» بدل «التجّار» من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، کنز العمّال : ج 4 ص 29 ح 9337 .
3- .أشِرَ : کَفَرَ النِّعمهَ فلم یشکرها (المصباح المنیر : ص 15 «أشر») .
4- .البَطَرُ : الطُغیانُ عند النِّعمه وطولُ الغِنی (النهایه : ج 1 ص 135 «بطر») .
5- .التَّکاثُرُ : التباری بکثره المال والعزِّ (مفردات ألفاظ القرآن : ص 703 «کثر») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 186 ح 7311 ، المعجم الأوسط : ج 9 ص 23 ح 9016 ، کنز العمّال : ج 3 ص 526 ح 7738 .

ص: 127

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من بر امّتم از چیزی جز ضعف یقین نمی ترسم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای گروه بازرگانان! شما عهده دار چیزی شده اید که امّت های گذشته بر اثر آن ، به هلاکت افتادند : پیمانه و ترازو .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو هُرَیره :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «به زودی ، امّت من به درد امّت ها گرفتار خواهند شد » . گفتند : ای پیامبر خدا ! درد امّت ها چه دردی است؟ فرمود : «کُفران نعمت و سرمستی از نعمت ها و تفاخر به بیشتر داشتن و فزون خواهی در دنیا و کینه توزی و حسدورزی نسبت به یکدیگر ، تا جایی که سرکشی سر بردارد» .

.


ص: 128

الإمام علیّ علیه السلام :ما زالَت نِعمَهٌ ولا نَضارَهُ عَیشٍ إلّا بِذُنوبٍ اجتَرَحوا ، إنَّ اللّهَ لَیسَ بِظَلَامٍ لِلعَبیدِ . (1)

عنه علیه السلام :لا تَزالُ هذِهِ الاُمَّهُ بِخَیرٍ ما لَم یَلبَسوا لِباسَ العَجَمِ (2) ، ویَطعَموا أطعِمَهَ العَجَمِ ، فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ ضَرَبَهُمُ اللّهُ بِالذُّلِّ. (3)

عنه علیه السلام :قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إلّا أوشَکَ أن یَکونَ مِنهُم. (4)

الإمام زین العابدین علیه السلام :لا یُقَدِّسُ اللّهُ اُمَّهً فیها بَرَبَطٌ (5) یُقَعقِعُ . (6)

الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام :أوحَی اللّهُ إلی نَبِیٍّ مِنَ الأَنبیاءِ أن قُل لِقَومِکَ لا یَلبَسوا لِباسَ أعدائی ، ولا یَطعَموا طَعامَ أعدائی ، ولا یُشاکِلوا بِمَشاکِلِ أعدائی ، فَیَکونوا أعدائی کَما هُم أعدائی. (7)

الإمام الرضا علیه السلام لِمُحَمَّدِ بنِ سِنانٍ فیما کَتَبَ مِن جَوابِ مَسائِلِهِ :حَرَّمَ اللّهُ قَتلَ النَّفسِ لِعِلَّهِ فَسادِ الخَلقِ فی تَحلیلِهِ لَو اُحِلَ وفَنائِهِم ، وفَسادِ التَّدبیرِ ... . وحَرَّمَ اللّهُ تَعالَی الزِّنا لِما فیهِ مِنَ الفَسادِ؛ مِن قَتلِ الأَنفُسِ ، وذَهابِ الأَنسابِ ، وتَرکِ التَّربِیَهِ لِلأَطفالِ ، وَفَسادِ المَواریثِ ، وما أشبَهَ ذلِکَ مِن وُجوهِ الفَسادِ . وحَرَّمَ اللّهُ عز و جل قَذفَ (8) المُحصَناتِ لِما فیهِ مِن فَسادِ الأَنسابِ ، ونَفیِ الوَلَدِ ، وإِبطالِ المَواریثِ ، وتَرکِ التَّربِیَهِ ، وذَهابِ المَعارِفِ ، وما فیهِ مِنَ الکَبائِرِ وَالعِلَلِ الَّتی تُؤَدّی إلی فَسادِ الخَلقِ . (9)

.

1- .الخصال : ص 624 ح 10 عن أبی بصیر و محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج93 ص 289 ح 5 .
2- .العَجَمُ : خلاف العَرَبُ ، الواحِدُ عَجَمیّ (الصحاح : ج 5 ص 1980 «عجم») .
3- .المحاسن : ج 2 ص 178 ح 1504 عن طلحه بن زید عن الإمام الصادق علیه السلام وص 222 ح 1669 عن طلحه بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 66 ص 323 ح 6 .
4- .نهج البلاغه : الحکمه 207 ، خصائص الأئمّه : ص 115 ، نزهه الناظر : ص 82 ح 160 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 162 ح 3464 و فیه «یصیر» بدل «یکون» ، دعائم الإسلام : ج 2 ص 513 ح 1838نحوه ، بحار الأنوار : ج 71 ص 427 ح 76 .
5- .البَربَطُ : مَلهاهٌ تَشْبِهُ العود (النهایه : ج 1 ص 112 «بربط») .
6- .الکافی : ج 6 ص 434 ح 21 عن موسی بن حبیب ، وسائل الشیعه : ج 12 ص 233 ح 22627 .
7- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 172 ح 332 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج1 ص 252 ح 770 عن إسماعیل بن مسلم ، علل الشرائع : ص 348 ح 6 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 23 ح 51 عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله ولیس فیه صدره إلی «قُل لقومک» ، الجعفریّات : ص 234 عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام وکلّها نحوه ، وسائل الشیعه : ج 11 ص 111 ح 20179 .
8- .القَذْفُ : رمیُ المرأه بالزنا (النهایه : ج 4 ص 29 «قذف») .
9- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 565 ح 4934 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 91 ح 1 ، علل الشرائع : ص 478 480 کلاهما عن محمّد بن سنان ، بحار الأنوار : ج 104 ص 370 ح 5 .

ص: 129

امام علی علیه السلام :هیچ نعمت و زندگی خوشی به زوال نیامد ، مگر به سبب گناهانی که مردم مرتکب شدند . خداوند هر گز به بندگان ستم نمی کند .

امام علی علیه السلام :این امّت ، تا زمانی که جامه غیر عرب (جامه فاخر) نپوشند و خوراک غیرِ عرب (خوراک اَشرافی) نخورند ، همواره در خوبی به سر خواهند بُرد . پس هر گاه چنین کردند ، خداوند ، آنان را به خواری می افکنَد .

امام علی علیه السلام :کمتر پیش می آید که کسی ، خود را به مردمی همانند سازد و از آنان نشود .

امام زین العابدین علیه السلام :خداوند ، امّتی را که در آن بَربَط (1) نواخته شود ، خوش بخت نمی کند .

امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام :خداوند عز و جل به پیامبری از پیامبران ، وحی فرمود که : «به قومت بگو جامه دشمنان مرا نپوشند و خوراکِ دشمنان مرا نخورند و خود را به شکلِ دشمنان من درنیاورند ؛ زیرا اگر چنین کنند ، اینها نیز همانند آنان ، دشمن من خواهند بود» .

امام رضا علیه السلام در نامه ای که در پاسخ پرسش های محمّد بن سنان نوشت :خداوند ، قتل نفس را حرام کرده است ؛ زیرا در روا شمردن آن اگر روا شده بود ، تباهی و نابودی بشر و تباهیِ تدبیر است ... . خداوند متعال ، زنا را حرام کرده است ؛ زیرا در آن ، مفاسدی از قبیل قتلِ نفس و از بین رفتن نَسَب و وا نهادن تربیت فرزندان و تباه شدن ارث و میراث و مفاسدی از این دست است . خداوند عز و جل تهمت زدن به زنان پاک دامن را حرام کرده است ؛ چون موجب از میان رفتن نَسَب ها و نفی فرزند و باطل شدن ارث و میراث و وا نهادن تربیت و از بین رفتن شناخت ها و گناهان بزرگ و دیگر عوامل منجر به تباهی بشر می شود .

.

1- .. بَربَط ، سازی است شبیه عود .

ص: 130

. .


ص: 131

. .


ص: 132

الفصل الخامس : ما تشابهت فیه الاُمم5 / 1تَکذیبُ الأَنبِیاءِ«ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاءَ اُمَّهً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَ جَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ» . (1)

«وَ إِن تُکَذِّبُواْ فَقَدْ کَذَّبَ اُمَمٌ مِّن قَبْلِکُمْ وَ مَا عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» . (2)

«وَ إِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عَادٌ وَ ثَمُودُ * وَ قَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ * وَ أَصْحَابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسَی فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ». (3)

«کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحَابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ * وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَانُ لُوطٍ * وَ أَصْحَابُ الْأَیْکَهِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ» . (4)

«جُندٌ مَّا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ * کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ * وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَهِ اُوْلَئِکَ الْأَحْزَابُ * إِن کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ» . (5)

.

1- .المؤمنون : 44 .
2- .العنکبوت : 18 .
3- .الحجّ : 42 44 .
4- .ق : 12 14 .
5- .ص : 11 14 .

ص: 133



فصل پنجم : نقاط تشابه امّت ها

5 / 1 تکذیب پیامبران

فصل پنجم : نقاط تشابه امّت ها5 / 1تکذیب پیامبران«باز ، فرستادگان خود را پیاپی روانه کردیم. هر بار برای [ هدایت ] امّتی پیامبرش آمد، او را تکذیب کردند. پس [ ما امّت های سرکش را ] یکی پس از دیگری آوردیم و آنها را مایه عبرت [ و زبانزد مردم ] گردانیدیم. دور باشند [ از رحمت خدا ]مردمی که ایمان نمی آورند!» .

«و اگر تکذیب کنید، قطعاً امّت های پیش از شما [ هم ] تکذیب کردند، و بر پیامبر [ خدا ] ، جز ابلاغ آشکار [ وظیفه ای ]نیست» .

«و اگر تو را تکذیب کنند، قطعاً پیش از آنان ، قوم نوح و عاد و ثمود [ نیز ] به تکذیب پرداختند . و [ نیز ] قوم ابراهیم و قوم لوط . و [ همچنین ] اهل مَدیَن. و موسی تکذیب شد . پس کافران را مهلت دادم . سپس ، [ گریبان ] آنها را گرفتم. [ بنگر، ]عذاب من چگونه بود؟» .

«پیش از ایشان ، قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود ، و عاد و فرعون و برادران لوط ، و بیشه نشینان و قوم تُبّع ، به تکذیب پرداختند . همگی ، فرستادگان [ ما ] را به دروغ گرفتند و [ در نتیجه ] تهدید [ من ] ، واجب آمد» .

«این سپاهکِ دسته های دشمن در آن جا (بَدْر ) در هم شکستنی اند . پیش از ایشان ، قوم نوح و عاد و فرعونِ صاحب [ عمارت و ] خرگاه ها تکذیب کردند. و ثمود و قوم لوط و اصحاب اَیکَه [ نیز به تکذیب پرداختند ] . آنها دسته های مخالف بودند. هیچ کدام نبودند که پیامبران [ ما ]را تکذیب نکنند . پس عقوبت [ من بر آنان ] سزاوار آمد» .

.


ص: 134

5 / 2إنکارُ المَعادِ«بَلْ قَالُواْ مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ * قَالُواْ أَءِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ * لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَ ءَابَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ». (1)

5 / 3النَّزعَهُ إلَی الجَبرِ وَالاِفتِراء عَلَی اللّهِ«وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْ ءٍ نَّحْنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا وَ لَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَیْ ءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» . (2)

«سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلَا ءَابَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَیْ ءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّی ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ» . (3)

5 / 4مُواجَهَهُ السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ«فَإِذَا مَسَّ الْاءِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَهً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا اُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَهٌ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ * قَدْ قَالَهَا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَی عَنْهُم مَّا کَانُواْیَکْسِبُونَ» . (4)

راجع : ص 210 (الاُمّه / الفصل العاشر / یأتی علیها ما کان فی الاُمم السالفه) .

.

1- .المؤمنون : 81 83 .
2- .النحل : 35 .
3- .الأنعام : 148 .
4- .الزمر : 49 و 50 .

ص: 135



5 / 2 انکار معاد

5 / 3 گرایش به جبر و دروغ بستن بر خدا

5 / 4 رو به رو شدن با خوشی و ناخوشی

5 / 2انکار معاد«[ نه ؛ ] بلکه آنان [ نیز ]مثل آنچه پیشینیان گفته بودند، گفتند . گفتند: «آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم، آیا واقعاً باز ما زنده خواهیم شد؟! درست ، همین را قبلاً به ما و پدرانمان وعده دادند. این ، جز افسانه های پیشینیان [ چیزی ]نیست»» .

5 / 3گرایش به جبر و دروغ بستن بر خدا«و کسانی که شرک ورزیدند ، گفتند: «اگر خدا می خواست ، نه ما و نه پدرانمان ، هیچ چیزی را غیر از او نمی پرستیدیم و بدون [ حکم ] او ، چیزی را حرام نمی شمردیم» . کسانی که پیش از آنان بودند [ نیز ] ، چنین رفتار کردند ؛ و[ لی ] آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [ وظیفه ای ]است؟» .

«کسانی که شرک آوردند ، به زودی خواهند گفت: «اگر خدا می خواست، نه ما و نه پدرانمان شرک نمی آوردیم و چیزی را [ خودسرانه ]تحریم نمی کردیم» . کسانی هم که پیش از آنان بودند، همین گونه [ پیامبران خود را ] تکذیب کردند، تا عقوبت ما را چشیدند. بگو: «آیا نزد شما دانشی هست که آن را برای ما آشکار کنید؟ شما جز از گمان ، پیروی نمی کنید، و جز دروغ نمی گویید»» .

5 / 4رو به رو شدن با خوشی و ناخوشی«و چون انسان را آسیبی رسد، ما را فرامی خواند. سپس ، چون نعمتی از جانب خود به او عطا کنیم ، می گوید: «تنها آن را به دانش خود یافته ام». نه چنان است ؛ بلکه آن ، آزمایشی است ؛ ولی بیشترشان نمی دانند . قطعاً کسانی که پیش از آنان بودند [ نیز ] ، این [ سخن ] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، کاری برایشان نکرد» .

ر . ک : ص 211 (امّت / فصل دهم / دچار شدن به سرنوشت امّت های پیشین) .

.


ص: 136

الفصل السادس : فضائل الاُمّه الإسلامیّه6 / 1إجابَهُ دَعوَهِ إبراهیمَالکتاب«رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِن ذُرِّیَّتِنَا اُمَّهً مُّسْلِمَهً لَّکَ وَ أَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ * رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنَا دَعوَهُ أبی إبراهیمَ. (2)

.

1- .البقره : 128 و 129 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 369 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، التبیان فی تفسیر القرآن : ج 1 ص 466 ، بحار الأنوار : ج 25 ص 200 ح 12 ؛ المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص453 ح 3566 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 84 ح 17150 ، صحیح ابن حبّان : ج 14 ص313 ح 6404 کلاهما نحوه وکلّها عن عرباض بن ساریه ، کنز العمّال : ج 11 ص383 ح 31829 .

ص: 137



فصل ششم : امتیازات امّت اسلام

6 / 1 نتیجه دعای ابراهیم علیه السلام

فصل ششم : امتیازات امّت اسلام6 / 1نتیجه دعای ابراهیم علیه السّلامقرآن«پروردگارا! ما را تسلیم [ فرمان ] خود قرار ده؛ و از نسل ما، امّتی فرمان بُردار خود [ پدیدآور ]و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای، که تویی توبه پذیرِ مهربان . پروردگارا! در میان آنان، فرستاده ای از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند ؛ زیرا که تو خود، شکست ناپذیرِ فرزانه ای»» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من [نتیجه] دعای پدرم ابراهیم علیه السلام هستم .

.


ص: 138

6 / 2خَیرُ الاُمَمِالکتاب«کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی : «کُنتُمْ خَیْرَ اُمَّهٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» :إنَّکُم تُتِمّونَ سَبعینَ اُمَّهً ، أنتُم خَیرُها وَأَکرَمُها عَلَی اللّهِ. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی خَیرُ الاُمَمِ. (3)

عنه صلی الله علیه و آله :لَمّا بَعَثَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام وَاصطَفاهُ نَجِیّاً .. . فَقالَ [موسی علیه السلام ] : یا رَبِّ ، فَإِن کانَ آلُ مُحَمَّدٍ کَذلِکَ فَهَل فی اُمَمِ الأَنبِیاءِ أفضَلُ عِندَکَ مِن اُمَّتی .. .؟ فَقالَ اللّهُ عز و جل : یا موسی ، أما عَلِمتَ أنَّ فَضلَ اُمَّهِ مُحَمَّدٍ عَلی جَمیعِ الاُمَمِ کَفَضلِهِ عَلی جَمیعِ خَلقی ؟ فَقالَ موسی علیه السلام : یا رَبِّ، لَیتَنی کُنتُ أراهُم ؟ فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ : یا موسی ، إنَّکَ لَن تَراهُم ، فَلَیسَ هذا أوانَ ظُهورِهِم ، وَلکِن سَوفَ تَراهُم فِی الجِنانِ . (4)

.

1- .آل عمران : 110 .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 226 ح 3001 ، المستدرک علی الصحیحین :ج 4 ص 94 ح 6987 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 769 ح 2658 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 237ح 20049 ، السنن الکبری : ج 9 ص 9 ح 17717 و الثلاثه الأخیره نحوه وکلّها عن حکیم بن معاویه عن أبیه ، کنز العمّال : ج 12 ص 156 ح 34462 ؛ مجمع البیان : ج 2 ص 810 عن حکیم عن أبیه نحوه .
3- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 333 ح 1361 ، السنن الکبری : ج 1 ص 328 ح 1024 ، المصنّف لابن أبیشیبه : ج 7 ص 411 ح 9 ، تفسیر ابن کثیر : ج 2 ص 78 کلّها عن محمّد بن الحنفیّه عن الإمام علیّ علیه السلام ،تفسیر القرطبی : ج 10 ص 49 ، کنز العمّال : ج 11 ص 411 ح 31928 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 327 ح 2586 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج1 ص283 ح 30، علل الشرائع : ص 417 ح 3 ، بشاره المصطفی : ص 213 کلّها عن محمّد بن زیاد عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 13 ص 341 ح 18 .

ص: 139



6 / 2 بهترینِ امّت ها

6 / 2بهترینِ امّت هاقرآن«شما بهترین امّتی هستید که برای مردم ، پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند ، بازمی دارید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند ، قطعاً برایشان بهتر بوده برخی از آنان مؤمن اند ؛ و[ لی ] بیشترشان نافرمان اند» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره این سخن خداوند متعال : «شما بهترین امّتی هستید که برای مردم ، پدیدار شده اید» :شما هفتادمین امّت هستید و شما ، بهترینِ آنها و نزد خداوند ، گرامی ترین شان هستید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، بهترینِ امّت هاست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره پاسخ خداوند متعال به این سؤال موسی علیه السلام که : «بهترینِ امّت ها کدام است؟» :خداوند عز و جل فرمود : «ای موسی ! آیا نمی دانی که برتری امّت محمّد صلی الله علیه و آله بر همه امّت ها ، همانند برتری خود او بر همه آفریدگان من است؟» . موسی علیه السلام گفت : ای پروردگار من! کاش آنها را دیده بودم . خداوند عز و جل به او وحی فرمود که : «ای موسی! تو هرگز آنان را نخواهی دید ؛ زیرا اکنون ، گاهِ پدیدار شدن آنها نیست ؛ امّا به زودی آنان را در بهشت ، خواهی دید» .

.


ص: 140

6 / 3اُمَّهٌ مَرحومَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی هذِهِ اُمَّهٌ مَرحومَهٌ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی اُمَّهٌ مَرحومَهٌ ، مَغفورٌ لَها ، مُتابٌ عَلَیها. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّکُم اُمَّهٌ مَرحومَهٌ مُعافاهٌ ، فَاستَقیموا وخُذوا طاقَهَ (3) الأَمرِ. (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ هذِهِ الاُمَّهَ مَرحومَهٌ ، عَذابُها بِأَیدیها. (5)

6 / 4اُمَّهٌ مُبارَکَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی اُمَّهٌ مُبارَکَهٌ ، لا یُدری أوَّلُها خَیرٌ أو آخِرُها. (6)

.

1- .سنن أبی داود : ج 4 ص 105 ح 4278 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 161 ح 19698 و ص 177 ح 19773 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 491 ح 8372 کلّها عن أبی موسی ، المعجم الأوسط : ج 2 ص 246 ح 1879 عن أنس ، کنز العمّال : ج 12 ص 154 ح 34452 .
2- .الجامع الصغیر : ج 1 ص 248 ح 1621 ، کنز العمّال : ج 12 ص 155 ح 34454 کلاهما نقلاً عن الحاکم فی الکنی عن أنس .
3- .الطاقَهُ : أی أقصی غایته (لسان العرب : ج 10 ص 233 «طوق») .
4- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 298 ح 3461 ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 451 ح 1683 کلاهما عن أبی مالک الأشعری ، کنز العمّال : ج 1 ص 213 ح 1067 .
5- .سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1434 ح 4292 عن أنس ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 156 ح 19678 نحوه ،المعجم الأوسط : ج 1 ص 294 ح 974 ، مسند الشامیّین : ج 1 ص 268 ح 465 ، المنتخب من مسند عبد بن حمید : ص 190 ح 537 کلّها عن أبی موسی ، کنز العمّال : ج 12 ص 159 ح 34473 .
6- .تاریخ دمشق : ج 26 ص 286 ح 5572 عن عمرو بن عثمان ، کنز العمّال : ج 12 ص 154 ح 34451 .

ص: 141



6 / 3 امّت رحمت شده

6 / 4 امّت خُجسته

6 / 3امّت رحمت شدهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت من ، امّتی رحمت شده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، امّتی رحمت شده ، آمرزیده و بخشوده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما امّتی رحمت شده و بخشوده هستید . پس با تمام توان [در راه حق] ، پایداری کنید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت ، رحمت شده است . عذابش به دستان خود اوست .

6 / 4امّت خُجستهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، امّتی بابرکت است . معلوم نیست که اوّل آن بهترند یا آخرش.

.


ص: 142

عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ اُمَّتی مَثَلُ المَطَرِ ، لا یُدری أوَّلُهُ خَیرٌ أم آخِرُهُ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ اُمَّتی مَثَلُ حَدیقَهٍ قامَ عَلَیها صاحِبُها ، فَأَصلَحَ رَواکِبَها (2) ، وَبَنی مَساکِنَها ، وحَلَقَ سَعفَها ، فَأَطعَمَت عاما فَوجا (3) ، ثُمَّ عاما فَوجا ، ثُمَّ عاما فَوجا ، فَلَعَلَّ آخِرَها طَعما أن یَکونَ أجوَدَها قِنوانا (4) ، وَأطوَلَها شِمراخا (5) ، أما وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ نَبِیّا ، لَیَجِدَنَّ عیسَی بنُ مَریَمَ فی اُمَّتی خَلقا مِن حَوارِیِّهِ (6) . (7)

الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه :إنَّ موسی علیه السلام ناجاهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، فَقالَ لَهُ فیمُناجاتِهِ : . . . اُوصیکَ یا موسی . . . بِصاحِبِ الجَمَلِ الأَحمَرِ ، الطَّیِّبِ الطَّاهِرِ المُطَهَّرِ . . . اُمَّتُهُ مَرحومَهٌ مُبارَکَهٌ ؛ ما بَقوا فِی الدّینِ علی حَقائِقهِ. (8)

6 / 5الآخِرونَ السّابِقونَرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنَا آخِرُ الأَنبِیاءِ ، وأنتُم آخِرُ الاُمَمِ. (9)

.

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 152 ح 2869 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 262 ح 12329 ، المعجم الأوسط : ج 4 ص 231 ح 4058 ، مسند أبی یعلی : ج 3 ص 398 ح 3462 کلّها عن أنس ،صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 210 ح 7226 عن عمّار بن یاسر ، کنز العمّال : ج 12 ص 162 ح34485 .
2- .الرّاکوبُ والراکوبَهُ: فسیله تکون فی أعلی النخله متدلّیه لا تبلغ الأرض (تاج العروس : ج2 ص36 «رکب») .
3- ..3 . الفَوجُ : الجماعه »)من الناس (النهایه : ج 3 ص 477 «فوج
4- .القِنْوُ : العِذْق ، وجمعه قِنوان (مفردات ألفاظ القرآن : ص 686 «قنو») .
5- .الشِّمراخُ : ما یکون فیه الرُّطَبُ (المصباح المنیر : ص 322 «شمراخ»).
6- .الحَواریّون : أصحاب المسیح علیه السلام ؛ أی خُلْصانُه وأنصاره (النهایه : ج 1 ص 458 «حور») .
7- .الأمالی للطوسی : ص 141 ح 230 ، بشاره المصطفی : ص 280 کلاهما عن عبد الرحمن بن سمره ، بحارالأنوار : ج 21 ص 51 ح 1 ؛ مقاتل الطالبیّین : ص 31 ، الفردوس : ج 4 ص 130 ح 6403 کلاهما عن عبد الرحمن بن سمره نحوه ، کنز العمّال : ج 12 ص 181 ح 34571 .
8- .الکافی : ج 8 ص 42 43 ح 8 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 31 ح 7 .
9- .سنن ابن ماجه : ج2 ص1359 ح4077 ، المستدرک علی الصحیحین : ج4 ص580 ح8620 ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 28 ح 861 ، السنّه لابن أبی عاصم : ص 171 ح 391 ، تاریخ دمشق : ج2 ص223 ح467 وفیه «خیر» بدل «آخر» کلّها عن أبی اُمامه الباهلی ، کنز العمّال : ج14 ص292 ح38742.

ص: 143



6 / 5 آخرین و اولینِ امّت ها

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :حکایت امّت من ، حکایت باران است که معلوم نیست اوّل آن بهتر است یا آخرش.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :حکایت امّت من ، حکایت باغی است که صاحبش به آن رسیدگی کرده و نهال های رُسته بر تنه خرما بُن های آن را هَرَس نموده و اتاق هایش را ساخته و شاخه های نخل هایش را پیراسته است و یک سال ، گروهی را خوراک می دهد و سال دیگر ، گروهی را و سال بعد ، گروهی را و شاید ، آخرین خوراک آن ، خوشه هایش مرغوب تر و شاخه هایش بلندتر باشد . سوگند به آن که مرا به حق ، پیامبر برانگیخت ! عیسی بن مریم علیه السلام گروهی از حواریان خود را در میان امّت من می یابد .

الکافی به نقل از علی بن عیسی ، که سند حدیث را به پیامبر صلی الله علیه و آله یا اهل بیت علیهم السلام رسانده است :خداوند تبارک و تعالی با موسی علیه السلام نجوا کرد و در مناجاتش به او فرمود : « ... ای موسی ! تو را سفارش می کنم ... به صاحب شتر سرخ مو ؛ آن پاکزادِ پاکِ پاکیزه ... . امّت او ، تا زمانی که بر حقایق دین باقی بمانند ، رحمت شده و با برکت اند» .

6 / 5آخرین و اولینِ امّت هاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من ، آخرینِ پیامبرانم ، و شما ، آخرینِ امّت ها هستید .

.


ص: 144

عنه صلی الله علیه و آله :نَحنُ الآخِرونَ السّابِقونَ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :نَحنُ الآخِرونَ مِن أهلِ الدُّنیا ، وَالأَوَّلونَ یَومَ القِیامَهِ ، المَقضِیُّ لَهُم قَبلَ الخَلائِقِ. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :نَحنُ آخِرُ الاُمَمِ ، وَأوَّلُ مَن یُحاسَبُ ، یُقالُ : أینَ الاُمَّهُ الاُمِّیَّهُ وَنَبِیُّها ؟ فَنَحنُ الآخِرونَ الأَوَّلونَ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :نَحنُ الآخِرونَ السّابِقونَ یَومَ القِیامَهِ ، أوّلُ زُمرَهٍ مِن اُمَّتی یَدخُلونَ الجَنَّهَ سَبعونَ ألفا لا حِسابَ عَلَیهِم ، کُلُّ رَجُلٍ مِنهُم عَلی صورَهِ القَمَرِ لَیلَهَ البَدرِ ، ثُمَّ الَّذینَ یَلونَهُم عَلی أشَدِّ ضَوءِ کَوکَبٍ فِی السَّماءِ ، ثُمَّ هِیَ بَعدَ ذلِکَ مَنازِلُ. (4)

عنه صلی الله علیه و آله :نَحنُ الآخِرونَ السّابِقونَ یَومَ القِیامَهِ ، بَیدَ (5) أنَّهُم اُوتُوا الکِتابَ مِن قَبلِنا ، ثُمَّ هذا یَومُهُمُ الَّذی فُرِضَ عَلَیهِم فَاختَلَفوا فیهِ فَهَدانَا اللّهُ ، فَالنّاسُ لَنا فیهِ تَبَعٌ ، الیَهودُ غَدا وَالنَّصاری بَعدَ غَدٍ . (6)

.

1- .صحیح البخاری : ج 1 ص 94 ح 236 و ج 3 ص 1080 ح 2797 ، السنن الکبری : ج 3 ص 243 ح 5567 ، تفسیر ابن کثیر : ج 1 ص 390 کلّها عن أبی هریره ؛ المناقب لابن شهر آشوب: ج3 ص 269 بزیاده «یوم القیامه» فی آخره ، بحار الأنوار : ج 39 ص 85 .
2- .صحیح مسلم : ج 2 ص 586 ح 22 ، سنن النسائی : ج 3 ص 87 ، تفسیر القرطبی : ج 7 ص 155 ،الفردوس : ج 4 ص 282 ح 6834 کلّها عن حذیفه ، کنز العمّال : ج 7 ص 711 ح 21052 .
3- .سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1434 ح 4290 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 604 ح 2546 نحوه ، الفردوس : ج 4ص 282 ح 6833 کلّها عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 12 ص 159 ح 34474 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 574 ح 10553 و ص 511 ح 10128 و لیس فیه «سبعون ألفا لا حساب علیهم» ، مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 310 ح 291 ، تاریخ بغداد : ج 2 ص 160 الرقم 587 کلّها عن أبیهریره ، کنز العمّال : ج 12 ص 168 ح 34517 .
5- .بَیْدَ : هو مثل «غَیْر» وزنا ومعنیً (المصباح المنیر : ص 68 «باد») .
6- .صحیح البخاری : ج 1 ص 299 ح 836 ، صحیح مسلم : ج 2 ص 586 ح 21 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 186 ح 8121 ، السنن الکبری : ج 3 ص 242 ح 5565 کلّها بزیاده «واُوتیناه من بعدهم» بعد «من قبلنا» ، سنن النسائی : ج 3 ص 85 نحوه وکلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 12 ص 159 ح 34475وراجع : الأمالی للطوسی : ص 654 ح 1354 .

ص: 145

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ما آخرین و اوّلین [امّت ها] هستیم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ما آخرین مردم دنیا و در روز قیامت ، اوّلینِ مردم هستیم و پیش از همه خلایق ، در باره ما داوری می شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ما آخرینِ امّت هاییم و اوّلین کسانی که [در قیامت ]حسابرسی می شوند . گفته می شود : «کجایند امّت اُمّی و پیامبر آنان؟» . پس ، ما آخرین و اوّلین هستیم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ما [در دنیا] آخرین و در روز قیامت ، اوّلین هستیم . نخستین گروه از امّت من که به بهشت می روند ، هفتاد هزار نفرند و حسابرسی نمی شوند . هر مردی از آنان ، چونان ماه شب چهارده است . سپس ، کسانی که از پیِ آنان [به بهشت ]می روند ، نورانی تر از ستارگان آسمان اند . سپس ، گروه های بعد که هر یک را منزلتی است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ما [در دنیا] آخرین هاییم و در روز قیامت ، نخستین ها ؛ جز آن که به آنان (امّت های پیشین) ، قبل از ما کتاب داده شد و این روز (جمعه) ، همان روزِ آنان است که [بزرگداشت آن] برایشان واجب گشت ؛ امّا در باره آن اختلاف کردند ؛ ولی خداوند ، ما را هدایت کرد . پس مردم در این روز ، دنباله رو مایند . یهود ، فردا [شنبه را ]و نصارا پس فردا [یکشنبه را گرامی می دارند] .

.


ص: 146

6 / 6جَوامِعُ فَضائِلِهِمرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِمّا أعطَی اللّهُ اُمَّتی وفَضَّلَهُم بِهِ عَلی سائِرِ الاُمَمِ ، أعطاهُم ثَلاثَ خِصالٍ لَم یُعطَها إلّا نَبِیٌّ : وذلِکَ أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی کانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا قالَ لَهُ : اِجتَهِد فی دینِکَ ولا حَرَجَ عَلَیکَ ، وإنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أعطی ذلِکَ اُمَّتی حَیثُ یَقولُ : «وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» (1) یَقولُ : مِن ضیقٍ . وکانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا قالَ لَهُ : إذا أحزَنَکَ أمرٌ تَکرَهُهُ ، فَادعُنی أستَجِب لَکَ ، وإنَّ اللّهَ أعطی اُمَّتی ذلِکَ حَیثُ یَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (2) . وکانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا جَعَلَهُ شَهیدا عَلی قَومِهِ ، وإنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی جَعَلَ اُمَّتی شُهَداءَ عَلَی الخَلقِ حَیثُ یَقولُ: «لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ» (3) . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :ما اُعطِیَت اُمَّهٌ مِنَ الیَقینِ (5) مثل ما اُعطِیَت اُمَّتی. 6

.

1- .الحجّ : 78 .
2- .غافر : 60 .
3- .قرب الإسناد : ص 84 ح 277 عن مسعده بن زیاد عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 22 ص443 ح 4 .
4- .الیَقِینُ : العِلمُ وزوال الشکّ (الصحاح : ج 6 ص 2219 «یقن») .
5- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 228 وج2 ص 164 و ص 266 ولیس فیهما «مثل» ، کنز العمّال : ج 12 ص 162 ح 34483 .

ص: 147



6 / 6 مجموعه فضایل امّت اسلام

6 / 6مجموعه فضایل امّت اسلامپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از چیزهایی که خدا به امّت من عطا فرمود و بدان وسیله ، آنان را بر دیگر امّت ها برتری داد ، این است که به آنان ، سه ویژگی بخشید که به کسی جز پیامبر بخشیده نشده است : یکی این که خداوند تبارک و تعالی هر گاه پیامبری می فرستاد ، به او می فرمود : «در دینت ، سخت بکوش و باک مدار» . خداوند تبارک و تعالی این را به امّت من نیز عطا کرده ، آن جا که می فرماید : «و در دین ، بر شما سختی قرار نداده است» ؛ یعنی تنگی و سختی [ در آن ، قرار نداده است ]. دوم این که هر گاه پیامبری می فرستاد ، به او می فرمود : «هر گاه امری ناخوشایند ، تو را اندوهگین ساخت ، مرا بخوان تا پاسخت دهم» . خداوند ، این را نیز به امّت من عطا کرده ، آن جا که می فرماید : «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» . سوم این که هر گاه پیامبری می فرستاد ، او را بر قومش گواه قرار می داد و خداوند تبارک و تعالی امّت مرا بر همه خلق ، گواه قرار داده ، آن جا که می فرماید : «تا این پیامبر ، بر شما گواه باشد و شما بر مردم ، گواه باشید» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به هیچ امّتی ، یقینی برتر از یقینی که به امّت من داده شده ، عطا نشده است .

.


ص: 148

عنه صلی الله علیه و آله :أنزَلَ اللّهُ عَلَیَّ أمانَینِ لِاُمَّتی : «وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» (1) ، إذا مَضَیتُ تَرَکتُ فیهِمُ الاِستِغفارَ إلی یَومِ القِیامَهِ. (2)

الإمام الحسن علیه السلام :جاءَ نَفَرٌ مِنَ الیَهودِ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَسَأَلَهُ أعلَمُهُم عَن أشیاءَ ، فَکانَ فیما سَأَلَهُ : أخبِرنا عَن سَبعِ خِصالٍ أعطاکَ اللّهُ مِن بَینِ النَّبِیّینَ ، وأعطی اُمَّتَکَ مِن بَینِ الاُمَمِ ؟ فَقالَ النَبِیُّ صلی الله علیه و آله : أعطانِیَ اللّهُ عز و جل : فاتِحَهَ الکِتابِ ، وَالأَذانَ ، وَالجَماعَهَ فِی المَسجِدِ ، ویَومَ الجُمُعَهِ ، وَالصَّلاهَ عَلَی الجَنائِزِ ، وَالإِجهارَ فی ثَلاثِ صَلَواتٍ ، وَالرُّخصَهَ لِاُمَّتی عِندَ الأَمراضِ وَالسَّفَرِ ، وَالشَّفاعَهَ لِأَصحابِ الکَبائِرِ مِن اُمَّتی . قالَ الیَهودِیُّ : صَدَقتَ یا مُحَمَّدُ ، فَما جَزاءُ مَن قَرَأَ فاتِحَهَ الکِتابِ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : مَن قَرَأَ فاتِحَهَ الکِتابِ أعطاهُ اللّهُ عز و جل بِعَدَدِ کُلِّ آیَهٍ نَزَلَت مِنَ السَّماءِ ثَوابَ تِلاوَتِها . وأَمَّا الأَذانُ فَإِنَّهُ یُحشَرُ المُؤَذِّنونَ مِن اُمَّتی مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدِّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحینَ . وأمَّا الجَماعَهُ فَإِنَّ صُفوفَ اُمَّتی فِی الأَرضِ کَصُفوفِ المَلائِکَهِ فِی السَّماءِ، وَالرَّکعَهُ فِی جَماعَهٍ أربَعٌ وعِشرونَ رَکعَهً، کُلُّ رَکعَهٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن عِبادَهِ أربَعینَ سَنَهً . وأمّا یَومُ الجُمُعَهِ فَإِنَّ اللّهَ یَجمَعُ فیهِ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ لِلحِسابِ، فَما مِن مُؤمِنٍ مَشی إلَی الجَماعَهِ (3) إلّا خَفَّفَ اللّهُ عز و جلعَلَیهِ أهوالَ یَومِ القِیامَهِ ثُمَّ یُجازیهِ الجَنَّهَ . وأمَّا الإجهارُ فَإِنَّهُ یَتَباعَدُ مِنهُ لَهَبُ النّارِ بِقَدرِ ما یَبلُغُ صَوتُهُ، ویَجوزُ عَلَی الصِّراطِ، ویُعطَی السُّرورَ حَتّی یَدخُلَ الجَنَّهَ . وأمَّا السّادِسُ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یُخَفِّفُ أهوالَ یَومِ القِیامَهِ لِاُمَّتی کَما ذَکَرَ اللّهُ فِی القُرآنِ، وما مِن مُؤمِنٍ یُصَلّی عَلَی الجَنائِزِ إلّا أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّهَ إلّا أن یَکونَ مُنافِقا أو عاقّا . وأمّا شَفاعَتی فَفی أصحابِ الکَبائِرِ ما خَلا أهلَ الشِّرکِ وَالظُّلمِ . قالَ : صَدَقتَ یا مُحَمَّدُ ، وأنَا أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ، وأنَّکَ رَسولُهُ خاتَمُ النَّبِیّینَ وإمامُ المُتَّقینَ ورَسولُ رَبِّ العالَمینَ . فَلَمّا أسلَمَ وحَسُنَ إسلامُهُ أخرَجَ رِقّا أبیَضَ فیهِ جَمیعُ ما قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وقالَ : یا رَسولَ اللّهِ، وَالَّذی بَعَثَکَ بالحَقِّ نِبِیّا مَا استَنسَختُها إلّا مِنَ الأَلواحِ الَّتی کَتَبَ اللّهُ عز و جللِموسَی بنِ عِمرانَ . (4)

.

1- .الأنفال : 33 .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 270 ح 3082 ، تفسیر ابن کثیر : ج 3 ص 590 کلاهما عن أبی موسی ، کنز العمّال : ج 1 ص 477 ح 2081 .
3- .الظاهر أنّ الصواب : «الجُمُعَهِ»، کما فی الاختصاص وبحارالأنوار .
4- .الخصال : ص 355 ح 36 عن الحسن بن عبد اللّه عن آبائه ، الأمالی للصدوق : ص 261 ح 279 عن الحسن بن عبد اللّه عن أبیه ، الاختصاص : ص 39 عن الحسین بن عبد اللّه عن أبیه عن جدّه عن الإمام الصادق عن أبیه عن الإمام الحسین علیهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 9 ص 300 .

ص: 149

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، دو مایه امان برای امّتم بر من نازل فرمود : «و[ لی ]تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند، و تا آنان طلبِ آمرزش می کنند، خدا ، عذاب کننده ایشان نخواهد بود» . هر گاه من رفتم ، آمرزش خواهی را در میان آنان ، تا روز قیامت ، باقی می گذارم .

امام حسن علیه السلام :جمعی از یهود نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمدند . عالم ترینِ آنان ، سؤالاتی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید و از جمله پرسش هایش این بود : آن ، کدام هفت چیز است که خداوند از میان پیامبران به تو داد و از میان امّت ها به امّت تو؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «خداوند عز و جل به من ، فاتحه الکتاب را بخشید و اذان را و [نماز ]جماعت در مسجد و روز جمعه را و نماز خواندن بر جنازه را و خواندن سه نماز با صدای بلند را و رخصت به امّتم در اوقات بیماری و سفر را و شفاعت کردن آن دسته از امّتم را که مرتکب گناه کبیره شده اند» . یهودی گفت : درست گفتی ، ای محمّد ! ثواب کسی که «فاتحه الکتاب» را بخوانَد ، چیست؟ پیامبر خدا فرمود : «کسی که فاتحه الکتاب را بخواند ، خداوند عز و جل به شمارِ هر آیه ای که از آسمان نازل شده است ، ثواب تلاوت آن را به او عطا می فرماید . امّا اذان : اذان گویانِ امّت من با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و درستکاران ، محشور می شوند . امّا جماعت : صف های امّت من ، در زمین ، همانند صف های فرشتگان در آسمان است و هر رکعت نماز با جماعت، [معادلِ] بیست و چهار رکعت است و هر رکعتی نزد خداوند عز و جلمحبوب تر از عبادت چهل سال است . امّا روز جمعه : خداوند ، در این روز ، اوّلین و آخرینِ خلایق را برای حسابرسی گِرد می آورد . پس هیچ مؤمنی نیست که به سوی جماعت (1) برود ، مگر آن که خداوند عز و جل ، وحشت های روز قیامت را برای او آسان می سازد . سپس ، بهشت را به او پاداش می دهد . امّا با صدای بلند خواندن : به اندازه فاصله ای که صدای شخص برسد ، زبانه آتش از او دور می گردد و از صراط می گذرد و شادمانی به او داده می شود تا آن که به بهشت در آید . امّا ششمین : خداوند عز و جل ، چنان که در قرآن فرموده است ، هراس های روز قیامت را برای امّتم آسان می گردانَد . و هیچ مؤمنی نیست که بر جنازه ها نماز بخواند ، جز آن که خداوند ، بهشت را بر او واجب می سازد ، مگر آن که منافق یا عاقّ والدین باشد . امّا شفاعتم : برای کسی است که مرتکب کبائر شود ، به استثنای اهل شرک و ستم» . یهودی گفت : درست گفتی ، ای محمّد ! من ، گواهی می دهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست و تو پیامبرِ او و خاتمِ پیامبران و پیشوای پرهیزگاران و فرستاده خداوندگار جهانیان هستی . پس از آن که اسلام آورد ، پوست نازک سفیدی را درآورد که همه آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله گفته بود ، در آن [نوشته شده] بود و گفت : ای پیامبر خدا ! سوگند به آن که تو را به حق به پیامبری برانگیخت ، من ، این را از الواحی که خداوند عز و جل برای موسی بن عمران علیه السلام نوشته است ، رونویسی کرده ام .

.

1- .. ظاهرا درست آن ، چنان که در الاختصاص و بحار الأنوار آمده ، «جمعه» باشد .

ص: 150

مجمع البحرین :فی حَدیثِ مُناجاهِ موسی علیه السلام وقَد قالَ : یا رَبِّ، لِمَ فَضَّلتَ اُمَّهَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله عَلی سائِرِ الاُمَمِ ؟ فَقالَ اللّهُ تَعالی : فَضَّلتُهُم لِعَشرِ خِصالٍ . قالَ موسی : وما تِلکَ الخِصالُ الَّتی یَعمَلونَها حَتّی آمُرَ بَنی إسرائیلَ یَعمَلونَها ؟ قالَ اللّهُ تَعالی : الصَّلاهُ ، وَالزَّکاهُ ، وَالصَّومُ ، وَالحَجُّ ، وَالجِهادُ ، وَالجُمُعَهُ ، وَالجَماعَهُ ، وَالقُرآنُ ، وَالعِلمُ ، وَالعاشوراءُ . قالَ موسی علیه السلام : یا رَبِّ ، ومَا العاشوراءُ ؟ قالَ : البُکاءُ وَالتَّباکی عَلی سِبطِ مُحَمَّدٍ ، وَالمَرثِیَّهُ وَالعَزاءُ عَلی مُصیبَهِ وَلَدِ المُصطَفی . یا موسی ، ما مِن عَبدٍ مِن عَبیدی فی ذلِکَ الزَّمانِ بَکی أو تَباکی وتَعَزّی عَلی وَلَدِ المُصطَفی، إلّا وکانَت لَهُ الجَنَّهُ ثابِتا فیها ، وما مِن عَبدٍ أنفَقَ مِن مالِهِ فی مَحَبَّهِ ابنِ بِنتِ نَبِیِّهِ طَعاما وغَیرَ ذلِکَ دِرهَما أو دینارا ، إلّا وبارَکتُ لَهُ فی دارِ الدُّنیا ؛ الدِّرهَمَ بِسَبعینَ دِرهَما ، وکانَ مُعافیً فِی الجَنَّهِ ، وغَفَرتُ لَهُ ذُنوبَهُ . وعِزَّتی وجَلالی ، ما مِن رَجُلٍ أوِ امرَأَهٍ سالَ دَمعُ عَینَیهِ فی یَومِ عاشوراءَ وغَیرِهِ قَطرَهً واحِدَهً ، إلّا وکَتَبتُ لَهُ أجرَ مِئَهِ شَهیدٍ . (1)

.

1- .مجمع البحرین : ج 2 ص 1219 ، مستدرک الوسائل : ج 10 ص 319 ح 12085 .

ص: 151

مجمع البحرین :در حدیث مناجات موسی علیه السلام آمده است که گفت : پروردگارا ! چرا امّت محمّد صلی الله علیه و آله را بر دیگر امّت ها برتری داده ای؟ خداوند متعال فرمود : «به ده چیز ، آنها را برتری داده ام». موسی علیه السلام گفت : آن ده چیز که آنان ، بدانها عمل می کنند ، چیست تا به بنی اسرائیل دستور بدهم آنها نیز به کار ببندند؟ خداوند متعال فرمود : «نماز ، زکات ، روزه ، حج ، جهاد ، جمعه ، نماز جماعت ، قرآن ، علم ، و عاشورا» . موسی علیه السلام گفت : پروردگارا ! عاشورا چیست؟ فرمود : «گریستن و گریه نمایی بر نواده محمّد ، و سوگواری و عزاداری برای مصیبت فرزند مصطفی . ای موسی ! هیچ بنده ای از بندگان من در آن زمان نیست که بر فرزند مصطفی بِگرید یا تظاهر به گریستن کند و عزاداری نماید ، مگر آن که بهشت برای او باشد و در آن ، پایدار می مانَد . هیچ بنده ای نیست که در راه محبّت به پسر دختر پیامبرش از مال خود ، غذایی دهد یا درهم و دیناری خرج کند ، مگر آن که در همان دنیا به او برکت می دهم . یک درهم [او] را به هفتاد درهم افزون می سازم و در بهشت به سلامت زندگی می کند و گناهانش را می آمرزم . به عزّت و جلالم سوگند ، هیچ مرد یا زنی نیست که در روز عاشورا و غیر عاشورا ، یک قطره اشک از چشمش فرو چکد ، مگر آن که اجر صد شهید را برایش می نویسم» .

.


ص: 152

الإمام الحسین علیه السلام :بَینَما أصحابُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله جُلوسٌ فی مَسجِدِهِ بَعدَ وَفاتِهِ صلی الله علیه و آله یَتَذاکَرونَ فَضلَهُ ، إذ دَخَلَ عَلَینا حَبرٌ مِن أحبارِ (1) الیَهودِ مِن أهلِ الشّامِ ، قَد قَرَأَ التَّوراهَ وَالإِنجیلَ وَالزَّبورَ وصُحُفَ إبراهیمَ وَالأَنبِیاءِ ، وعَرَفَ دَلائِلَهُم ، فَسَلَّمَ عَلَینا وجَلَسَ ، ولَبِثَ هُنَیئَهً ، ثُمَّ قالَ : یا اُمَّهَ مُحَمَّدٍ ، ما تَرَکتُم لِنَبِیٍّ دَرَجَهً ولا لِمُرسَلٍ فَضیلَهً إلّا وقَد نَحَلتُموها (2) لِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکُم ! فَهَل عِندَکُم جَوابٌ إن أنَا سَأَلتُکُم ؟ فَقالَ لَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام : سَل یا أَخَا الیَهودِ ما أحبَبتَ ، فَإِنّی اُجیبُکَ عَن کُلِّ ما تَسأَلُ بِعَونِ اللّهِ ومَشیئَتِهِ . . . . قالَ الیَهودِیُّ : فَإِنَّ اللّهَ تَعالی ناجی موسی عَلی طورِ سَیناءَ (3) بِثَلاثِمِئَهٍ وثَلاثَ عَشرَهَ کَلِمَهً ، مَعَ کُلِّ کَلِمَهٍ یَقولُ لَهُ : یا موسی إنّی أنَا اللّهُ ، فَهَل فَعَلَ بِمُحَمَّدٍ شَیئا مِن ذلِکَ ؟ فَقالَ عَلِیٌّ علیه السلام : لَقَد کانَ کَذلِکَ ، ومُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله ناجاهُ اللّهُ تَعالی فَوقَ سَبعِ سَماواتٍ رَفَعَهُ عَلَیهِنَّ ، فَناجاهُ فی مَوطِنَینِ : أحَدُهُما عِندَ سِدرَهِ المُنتَهی (4) ، وکانَ لَهُ هُناکَ مَقامٌ مَحمودٌ ، ثُمَّ عَرَجَ بِهِ حَتَّی انتَهی بِهِ إلی ساقِ العَرشِ ، وقالَ اللّهُ تَعالی : «دَنَا فَتَدَلَّی» (5) ، ودُلِّیَ لَهُ رَفرَفٌ أخضَرُ ، غُشِّیَ عَلَیهِ نورٌ عَظیمٌ حَتّی کانَ فی دُنُوِّهِ کَقابِ قَوسَینِ أو أدنی ، وهُوَ مِقدارُ ما بَینَ الحاجِبِ إلَی الحاجِبِ ، وناجاهُ بِما ذَکَرَهُ اللّهُ تَعالی فی کِتابِهِ ، فی سورَهِ البَقَرَهِ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ» (6) . وکانَت هذِهِ الآیَهُ قَد عُرِضَت عَلی سائِرِ الاُمَمِ مِن لَدُن آدَمَ علیه السلام إلی مَبعَثِ النَّبِیِّ المُعَظَّمِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، فَأَبَوا جَمیعا أن یَقبَلوها مِن ثِقَلِها ، وقَبِلَها مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله واُمَّتُهُ ، فَلَمّا رَأَی اللّهُ تَعالی مِنهُ وَمِن اُمَّتِهِ القَبولَ خَفَّفَ عَنهُ ثِقَلَها ، فَقالَ اللّهُ تَعالی لِمُحَمَّدٍ : «ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا اُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ» ثُمَّ إنَّ اللّهَ تَعالی تَکَرَّمَ عَلی مُحَمَّدٍ ، وأشفَقَ عَلَیهِ مِن شَدیدِ الآیَهِ التَّی قَبِلَها هُوَ واُمَّتُهُ ، فَأَجابَ عَن نَفسِهِ واُمَّتُهُ فَقالَ : «وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَمَلَئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ» ، فَقالَ اللّهُ تَعالی : لَهُمُ المَغفِرَهُ وَالجَنَّهُ إذا فَعَلوا ذلِکَ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ» (7) ، یَعنِی المَرجِعَ فِی الآخِرَهِ ، فَأَجابَهُ سُبحانَهُ : قَد فَعَلتُ ذلِکَ، تُباهی اُمَّتُکَ الاُمَمَ ، قَد أوجَبتُ لَهُمُ المَغفِرَهَ . ثُمَّ قالَ اللّهُ تَعالی : أمّا إذا قَبِلتَها أنتَ وَاُمَّتُکَ ، وقَد کانَت مِن قَبلُ عَرَضتُها عَلَی الأَنبِیاءِ وَالاُمَمِ فَلَم یَقبَلوها ، فَحَقَّ عَلَیَّ أن أرفَعَها عَن اُمَّتِکَ ، فَقالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ» مِن خَیرٍ «وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ» مِن شَرٍّ . ثُمَّ ألهَمَ اللّهُ تَعالی نَبِیَّهُ صلی الله علیه و آله أن قالَ : «رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا» ، فَقالَ اللّهُ سُبحانَهُ : لِکَرامَتِکَ یا مُحَمَّدُ عَلَیَّ، إنَّ الاُمَمَ السّابِقَهَ کانوا إذا نَسوا ما ذُکِّروا فَتَحتُ عَلَیهِم أبوابَ عَذابی ، وقَد رَفَعتُ ذلِکَ عَن اُمَّتِکَ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا» (8) ، یَعنی بِالآصارِ الشَّدائِدَ الَّتی کانَت عَلَی الاُمَمِ مِمَّن کانَ قَبلَ مُحَمَّدٍ . فَقالَ اللّهُ تَعالی : قَد رَفَعتُ عَن اُمَّتِکَ الآصارَ الَّتی کانَت عَلَی الاُمَمِ السّالِفَهِ ، وذلِکَ أنّی جَعَلتُ عَلَی الاُمَمِ ألّا أقبَلَ مِنهُم فِعلاً إلّا فی بِقاعٍ مِنَ الأَرضِ اختَرتُها لَهُم وإن بَعُدَت ، وقَد جَعَلتُ الأرضَ لَکَ ولِاُمَّتِکَ طَهورا ومَسجِدا ، فَهذِهِ مِنَ الآصارِ وقَد رَفَعتُها عَن اُمَّتِکَ . وقَد کانَتِ الاُمَمُ (9) السّالِفَهُ تَحمِلُ قُربانَها (10) عَلی أعناقِها إلی بَیتِ المَقدِسِ ، فَمَن قَبِلتُ ذلِکَ مِنهُ أرسَلتُ عَلی قُربانِهِ نارا تَأکُلُهُ (11) ، وإن لَم أقبَل ذلِکَ مِنهُ رَجَعَ بِهِ مَثبورا (12) ، وقَد جَعَلتُ قُربانَ اُمَّتِکَ فی بُطونِ فُقَرائِها ومَساکینِها ، فَمَن قَبلِتُ ذلِکَ مِنهُ اُضاعِفُ لَهُ الثَّوابَ أضعافا مُضاعَفَهً ، ومَن لَم أقبَل ذلِکَ مِنهُ رَفَعتُ عَنهُ عُقوباتِ الدُّنیا ، وقَد رَفَعتُ ذلِکَ عَن اُمَّتِکَ وهِیَ مِنَ الآصارِ الَّتی کانَت عَلَی الاُمَمِ السّالِفَهِ . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ مَفروضا عَلَیها صَلَواتُها فی کَبِدِ اللَّیلِ وأَنصافِ النَّهارِ ، وهِیَ مِنَ الشَّدائِدِ الَّتی کانَت عَلَیهِم وقَد رَفَعتُها عَن اُمَّتِکَ ، وقَد فَرَضتُ عَلَیهِم صَلواتِهِم فی أطرافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ فی أوقاتِ نَشاطِهِم . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ مَفروضا عَلَیهِم خَمسونَ صَلاهً فی خَمسینَ وَقتاً (13) ، وهِیَ مِنَ الآصارِ الَّتی کانَت عَلَیهِم ، وقَد رَفَعتُها عَن اُمَّتِکَ . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ حَسَنَتُهُم بِحَسَنَهٍ واحِدَهٍ ، وسَیِّئَتُهُم بِسَیِّئَهٍ واحِدَهٍ ، وجَعَلتُ لِاُمَّتِکَ الحَسَنَهَ بِعَشرٍ ، وَالسَّیِّئَهَ بِسَیِّئَهٍ واحِدَهٍ . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ إذا نَوی أحَدُهُم حَسَنَهً لَم تُکتَب لَهُ ، وَإذا هَمَّ بِسَیِّئَهٍ کَتَبتُها عَلَیهِ وإن لَم یَعمَلها ، وقَد رَفَعتُها عَن اُمَّتِکَ ؛ فَإِذا هَمَّ أحَدُهُم بِسَیِّئَهٍ وَلَم یَعمَلها لَم تُکتَب عَلَیهِ ، وإذا هَمَّ بِحَسَنَهٍ لَم یَعمَلها کُتِبَت لَهُ حَسَنَهٌ . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ إذا أذنَبوا کُتِبَت [ذُنوبُهُم] (14) عَلی أبوابِهِم ، وجَعَلتُ تَوبَتَهُم مِنَ الذَّنبِ أن اُحَرِّمَ عَلَیهِم أحَبَّ الطَّعامِ إلَیهِم . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ یَتوبُ أحَدُهُم مِنَ الذَّنبِ الواحِدِ المِئَهَ وَالمِئَتَی سَنَهٍ ، ثُمَّ لَم أقبَل تَوبَتَهُ دونَ أن اُعاقِبَهُ فِی الدُّنیا بِعُقوبَهٍ ، وقَد رَفَعتُ ذلِکَ عَن اُمَّتِکَ ، وإنَّ الرَّجُلَ مِن اُمَّتِکَ لَیُذنِبُ المِئَهَ ثُمَّ یَتوبُ ویَندَمُ طَرفَهَ عَینٍ ، فَأَغفِرُ لَهُ ذلِکَ کُلَّهُ وأَقبَلُ تَوبَتَهُ . وکانَتِ الاُمَمُ السّالِفَهُ إذا أصابَهُم أدنی نَجَسٍ قَرَضوهُ مِن أجسادِهِم ، وقَد جَعَلتُ الماءَ طَهورا لِاُمَّتِکَ مِن جَمیعِ الأَنجاسِ ، وَالصَّعیدَ (15) فِی الأَوقاتِ (16) ، [و] (17) هذِهِ مِنَ الآصارِ الَّتی کانَت عَلَیهِم ورَفَعتُها عَن اُمَّتِکَ . قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا قَد فَعَلتَ ذلِکَ بی فَزِدنی ! فَأَلهَمَهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی أن قالَ : «رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا» قالَ اللّهُ تَعالی : قَد فَعَلتُ ذلِکَ بِاُمَّتِکَ ، وقَد رَفَعتُ عَنهُم عَظیمَ بَلایَا الاُمَمِ ، وذلِکَ حُکمی فی جَمیعِ الاُمَمِ ألّا اُکَلِّفَ نَفسا فَوقَ طاقَتِها ، قالَ : «وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا» قالَ اللّهُ تَعالی : قَد فَعَلتُ ذلِکَ ، تُباهِی الاُمَمَ اُمَّتُکَ ، ثُمَّ قالَ : «فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» (18) . قالَ اللّهُ تَعالی قَد فَعَلتُ ذلِکَ ، وجَعَلتُ اُمَّتَکَ یا أَحمَدُ کَالشّامَهِ البَیضاءِ فِی الثَّورِ الأَسوَدِ ، هُمُ القادِرونَ ، وهُمُ القاهِرونَ ، یَستَخدِمونَ ولایَخدِمونَ ، لِکَرامَتِکَ عَلَیَّ ، وحَقٌّ عَلَیَّ أن اُظهِرَ دینُکَ عَلَی الأَدیانِ حَتّی لا یَبقی فی شَرقِ الأَرضِ ولا فی غَربِها دینٌ إلّا دینُکَ ، ویُؤَدّونَ إلی أهلِ دینِکَ الجِزیَهَ وهُم صاغِرونَ ، «وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَهً اُخْرَی * عِندَ سِدْرَهِ الْمُنتَهَی * عِندَهَا جَنَّهُ الْمَأْوَی * إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ مَا یَغْشَی * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَی * لَقَدْ رَأَی مِنْ ءَایَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَی» (19) . فَهذا أعظَمُ یا أَخَا الیَهودِ مِن مُناجاتِهِ لِموسی علیه السلام عَلی طورِ سَیناءَ ، ثُمَّ زادَ اللّهُ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله أن مَثَّلَ النَّبِیّینَ فَصَلّی بِهِم وهُم خَلفَهُ یَقتَدونَ بِهِ ، ولَقَد عایَنَ تِلکَ اللَّیلَهَ الجَنَّهَ وَالنّارَ ، وعُرِجَ بِهِ سَماءً سَماءً ، وسَلَّمَت عَلَیهِ المَلائِکَهُ ، فَهذا أکثَرُ مِن ذلِکَ . قالَ الیَهودِیُّ : فَإِنَّ اللّهَ تَعالی ألقی عَلی موسی مَحَبَّهً مِنهُ . فَقالَ لَهُ علیه السلام : لَقَد کانَ کَذلِکَ ، ومُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله ألقی عَلَیهِ مِنهُ مَحَبَّهً ، فَسَمَّاهُ حَبیبا ، وذلِکَ أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أری إبراهیمَ علیه السلام صورَهَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله واُمَّتِهِ ، فَقالَ : یا رَبِّ، ما رَأَیتُ مِن اُمَمِ الأَنبِیاءِ أنوَرَ مِن هذِهِ الاُمَّهِ ، فَمَن هذا ؟ فَنودِیَ: هذا مُحَمَّدٌ حَبیبی ، لا حَبیبَ لی مِن خَلقی غَیرُهُ ، أحبَبتُهُ قَبلَ أن أخلُقَ سَمائی وَأرضی ، وَسَمَّیتُهُ نَبِیّا وأبوکَ آدَمُ یَومَئِذٍ مِنَ الطّینِ ، ما أجرَیتُ فیهِ روحا ، وأقسَمَ بِحَیاتِهِ فی کِتابِهِ ، فَقالَ اللّهُ تَعالی : «لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ» (20) أی : وحَیاتِکَ یا مُحَمَّدُ ، وکَفی بِهذا رِفعَهً وشَرَفا مِنَ اللّهِ عز و جل ورُتبَهً . قالَ الیَهودِیُّ : فَأَخبِرنی بِما فَضَّلَ اللّهُ تَعالی اُمَّهَ مُحَمَّدٍ عَلی سائِرِ الاُمَمِ ؟ قالَ عَلِیٌّ علیه السلام : لَقَد فَضَّلَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی اُمَّتَهُ عَلی سائِرِ الاُمَمِ بِأَشیاءَ کَثیرَهٍ، إنَّما أذکُرُ لَکَ مِنها قَلیلاً مِن کَثیرٍ : مِن ذلِکَ قَولُ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «کُنتُمْ خَیْرَ اُمَّهٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» (21) . وَمِن ذلِکَ أنَّهُ إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ وجَمَعَ اللّهُ الخَلقَ فی صَعیدٍ واحِدٍ ، سَأَلَ اللّهُ تَعالَی النَّبِیّینَ : هَل بَلَّغتُم ؟ فَیَقولونَ : نَعَم ، فَیَسأَلُ الاُمَمَ فَیَقولونَ : ما جاءَنا مِن بَشیرٍ ولا نَذیرٍ ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جل وَهُوَ أعلَمُ بِذلِکَ لِلنَّبِیّینَ : مَن شُهَداؤُکُمُ الیَومَ ؟ فَیَقولونَ : مُحَمَّدٌ واُمَّتُهُ ، فَیَشهَدُ لَهُم اُمَّهُ مُحَمَّدٍ المُصطَفی صلی الله علیه و آله بِالتَّبلیغِ ، وتُصَدِّقُ شَهادَتَهُم شَهادَهُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَیُؤمِنونَ عِندَ ذلِکَ ، وَذلِکَ قَولُ اللّهِ عز و جل : «لِّتَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا» (22) یَقولُ : یَکونُ مُحَمَّدٌ عَلَیکُم شَهیدا أنَّکُم قَد بَلَّغتُمُ الرِّسالَهَ . ومِنها : أنَّهُم (23) أوَّلُ النّاسِ حِسابا ، وأَسرَعُهُم دُخولاً إلَی الجَنَّهِ قَبلَ سائِرِ الاُمَمِ کُلِّها . ومِنها أیضا : أنَّ اللّهَ عز و جل فَرَضَ عَلَیهِم فِی اللَّیلِ وَالنَّهارِ [خَمسَ] (24) صَلَواتٍ فی خَمسَهِ أوقاتٍ : اِثنَتانِ بِاللَّیلِ ، وثَلاثٌ بِالنَّهارِ ، ثُمَّ جَعَلَ هذهِ الخَمسَ صَلَواتٍ تَعدِلُ خَمسینَ صَلاهً (25) وجَعَلَها کَفَّارَهَ خَطایاهُم ، فَقالَ اللّهُ عز و جل : «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» (26) یَقولُ : صَلَواتُ الخَمسِ (27) تُکفِّرُ الذُّنوبَ مَا اجتَنَبَ العَبدُ الکَبائِرَ . ومِنها أیضا : أنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ لَهُم الحَسَنَهَ الواحِدَهَ الَّتی یَهُمُّ بِهَا العَبدُ ولا یَعمَلُها حَسَنَهً واحِدَهً یَکتُبُها لَهُ ، فَإِن عَمِلَها کَتَبَها لَهُ عَشرَ حَسَناتٍ وأَمثالَها إلی سَبعِمِئَهِ ضِعفٍ فَصاعِدا . ومِنها : أنَّ اللّهَ عز و جل یُدخِلُ الجَنَّهَ مِن هذهِ الاُمَّهِ سَبعینَ ألفا بِغَیرِ حِسابٍ ، وُجوهُهُم مِثلُ القَمَرِ لَیلَهَ البَدرِ ، وَالَّذینَ یَلونَهُم عَلی أشَدِّ کَوکَبٍ فِی السَّماءِ ، هُم اُمَناؤُهُ ، ولَا اختِلافَ بَینَهُم ولا تَباغُضَ بَینَهُم . ومِنها : أنَّ القاتِلَ مِنهُم عَمدا إن شاءَ أولِیاءُ دَمِ المَقتولِ (28) أن یَعفوا (29) عَنهُ فَعَلوا ذلِکَ ، وإن شاؤوا قَبِلُوا الدِّیَهَ ، وعَلی أهلِ التَّوراهِ وهُم أهلُ دینِکُم یُقتَلُ القاتِلُ ولا یُعفی عَنهُ ، ولا تُؤخَذُ مِنهُ دِیَهٌ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : ذلِکَ تَخفیفٌ مِن رَبِّکُم ورَحمَهٌ . ومِنها : أنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ فاتِحَهَ الکِتابِ نِصفَها لِنَفسِهِ ، ونِصفَها لِعَبدِهِ ، قالَ اللّهُ تبارَکَ وتَعالی : قَسَّمتُ بَینی وبَینَ عَبدی هذهِ السّورَهَ ، فَإِذا قالَ أحَدُهُم : «الْحَمْدُ لِلَّهِ» فَقَد حَمِدَنی ، وإذا قالَ : «رَبِّ الْعَالَمِینَ» فَقَد عَرَفَنی ، وإذا قالَ : «الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَقَد مَدَحَنی ، وإذا قالَ : «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» فَقَد أثنی عَلَیَّ ، وإذا قالَ : «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» فَقَد صَدَقَ عَبدی فی عِبادَتی بَعدَما سَأَلَنی ، وبَقِیَّهُ هذهِ السّورَهِ لَهُ . ومِنها : أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی بَعَثَ جَبرائیلَ علیه السلام إلَی النَّبِیِّ المُکَرَّمِ أن بَشِّر اُمَّتَکَ بِالزَّینِ وَالسَّناءِ (30) وَالرِّفعَهِ وَالکَرامَهِ وَالنَّصرِ (31) . ومِنها : أنَّ اللّهَ عز و جل أباحَهُم صَدَقاتِهِم یَأکُلونَها ، ویَجعَلونَها فی بُطونِ فُقَرائِهِم یَأکُلونَ مِنها ویُطعِمونَ ، وکانَت صَدَقاتُ مَن کانَ قَبلَهُم مِنَ الاُمَمِ الماضینَ یَحمِلونَها إلی مَکانٍ قَصِیٍّ (32) فَیُحرِقونَها بِالنّارِ . ومِنها : أنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ لَهُمُ الشَّفاعَهَ خاصَّهً دونَ الاُمَمِ ، وَاللّهُ تَبارَکَ وتَعالی یَتَجاوَزُ عَن ذُنوبِهِم العِظامِ بِشَفاعَهِ نَبِیِّهِم صلی الله علیه و آله . ومِنها : أنَّهُ یُقالُ یَومَ القِیامَهِ : [لِیَتَقَدَّمِ] (33) الحامِدونَ ، فَتَقَدَّمُ اُمَّهُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله قَبلَ الاُمَمِ ، وهُوَ مَکتوبٌ : اُمَّهُ مُحَمَّدٍ هُمُ الحامِدونَ ، یَحمَدونَ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی عَلی کُلِّ مَنزِلَهٍ ، [و] 34 یُکَبِّرونَهُ عَلی کُلِّ حالٍ ، مُنادیهِم فی جَوفِ السَّماءِ لَهُ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحلِ . ومِنها : أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی لا یُهلِکُهُم بِجوعٍ ، ولا یَجمَعُهُم عَلی ضَلالَهٍ ، وَلا یُسَلِّطُ 35 عَلَیهِم عَدُوّا مِن غَیرِهِم ، ولا یُساخُ بِبَیضَتِهِم 36 ، وجَعَلَ لَهُمُ الطّاعونَ شَهادَهً . ومِنها : أنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ لِمَن صَلّی مِنهُم عَلی نَبِیِّهِم صَلاهً واحِدَهً عَشرَ حَسَناتٍ ، ومَحا عَنهُ عَشرَ سَیِّئاتٍ ، ورَدَّ اللّهُ سُبحانَهُ عَلَیهِ مِثلَ صَلاتِهِ عَلَی النَّبِیِّ المُکَرَّمِ صلی الله علیه و آله . ومِنها : أنَّهُ جَعَلَهُم أزواجا ثَلاثَهً اُمَما ، فَمِنهُم ظالِمٌ لِنَفسِهِ ، ومِنهُم مُقتَصِدٌ ، ومِنهُم سابِقٌ بِالخَیراتِ ، وَالسّابِقُ بِالخَیراتِ یَدخُلُ الجَنَّهَ بِغَیرِ حِسابٍ ، وَالمُقتَصِدُ یُحاسَبُ حِسابا یَسیرا ، وَالظّالِمُ لِنَفسِهِ مَغفورٌ لَهُ إن شاءَ اللّهُ تَعالی . ومِنها : أنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ تَوبَتَهُمُ النَّدَمَ وَالاِستِغفارَ وَالتَّرکَ لِلإِصرارِ ، وکانَ تَوبَهُ بَنی إسرائیلَ قَتلَ أنفُسِهِم . ومِنها : قَولُ اللّهِ عز و جل لِنَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله : اُمَّتُکَ هذهِ مَرحومَهٌ ، عَذابُهُم فِی الدُّنیَا الزِّلزِلَهُ وَالفَقرُ. 37

.

1- .الأحْبارُ : العلماء ، جمع حِبْر وحَبْر (النهایه : ج 1 ص 328 «حبر») .
2- .یَنْحَلُه : أی ینسبه إلیه ؛ من النِّحلَه : وهی النسبه بالباطل (النهایه : ج 5 ص 29 «نحل») .
3- .طور سیناء : جبل بالشام (معجم البلدان : ج 4 ص 48) .
4- .سِدْرَهُ المنتهی : شجره فی أقصی الجنّه إلیها ینتهی علم الأوّلین والآخرین (النهایه : ج 2 ص 353«سدر») .
5- .النجم : 8 .
6- .البقره : 284 .
7- .البقره : 285 .
8- .البقره : 286 .
9- .فی المصدر : «فی الاُمم» ، والتصویب من بحارالأنوار .
10- .القُربان : ما تقرّبتَ به إلی اللّه عز و جل (الصحاح : ج 1 ص 198 «قرب») .
11- .راجع : آل عمران : 183 .
12- .الثُّبُورُ : الهَلاکُ (النهایه : ج 1 ص 206 «ثبر») .
13- .فی المصدر : «وقت»، والتصویب من بحارالأنوار .
14- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار .
15- .الصّعیدُ : التراب (الصحاح : ج 2 ص 498 «صعد») .
16- .کذا فی المصدر وبحارالأنوار .
17- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحارالأنوار .
18- .النجم : 13 18 .
19- .الحِجر : 72 .
20- .آل عمران : 110 .
21- .البقره : 143 .
22- .فی المصدر : «أنّه» ، والتصویب من بحارالأنوار .
23- .فی المصدر : «صلوات» ، والتصویب من بحار الأنوار .
24- .هود : 115 .
25- .فی بحارالأنوار : «صَلاهُ الخمس» .
26- .فی المصدر : «أولیاء الدّم المقتول» ، والتصویب من بحار الأنوار .
27- .فی المصدر : «یقفوا» ، والتصویب من بحار الأنوار .
28- .فی المصدر : «والنساء» ، والتصویب من بحار الأنوار .
29- .فی المصدر : «والنضره» ، والتصویب من بحار الأنوار .
30- .فی المصدر : «قضی» ، والتصویب من بحار الأنوار .
31- .فی المصدر : «ولا یسلک علیهم عدو» ، والتصویب من بحار الأنوار .
32- .بیضتهم : أی مجتمعهم وموضع سلطانهم ومستقرّ دعوتهم (النهایه : ج 1 ص 172 «بیض») .
33- .إرشاد القلوب : ص 406 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 16 ص 341 ح 33 .

ص: 153